به گزارش ماسال نیوز؛ صاحبنظران و پژوهشگران بسیاری از جنبههای مختلف به موضوع خودکشی پرداختهاند. در زیر بهمنظور تسهیل در ورود به بحث به گوشهای از نظرات امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی در خصوص خودکشی اکتفا میشود.
دورکیم، به گونههای مختلف همبستگی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و سستی رابطههای اجتماعی علاقهمند بود. او نرخهای خودکشی را بهعنوان شاخص همبستگی (با ادغام) اجتماعی به کار میبرد. نرخ خودکشیهای از این قرار بود: پروتستانها بیش از کاتولیکها، افراد مجرد بیش از متأهلان، سربازان بیش از غیرنظامیها، افسران نظامی بیش از سربازان وظیفه، در زمان صلح بیشترَ از زمان جنگ و انقلاب، و در اوقات – خواه ترقی – خواه رکود اقتصاد بیشتر از اوقات تعادل و ثبات اقتصادی، ساکنان شهرهای بزرگ بیشتر از ساکنان اجتماعات کوچک، و افرادی که تنها زندگی میکنند بیشتر از آنانی که با خانوادهها زندگی میکنند.
دورکیم، به گونههای مختلف همبستگی اجتماعی، بیسازمانی اجتماعی و سستی رابطههای اجتماعی علاقهمند بود. او نرخهای خودکشی را بهعنوان شاخص همبستگی (با ادغام) اجتماعی به کار میبرد. نرخ خودکشهای ازاینقرار بود: پروتستانها بیش از کاتولیکها، افراد مجرد بیش از متأهلان، سربازان بیش از غیرنظامیها، افسران نظامی بیش از سربازان وظیفه، در زمان صلح بیشترَ از زمان جنگ و انقلاب، و در اوقات – خواه ترقی – خواه رکود اقتصاد بیشتر از اوقات تعادل و ثبات اقتصادی، ساکنان شهرهای بزرگ بیشتر از ساکنان اجتماعات کوچک، و افرادی که تنها زندگی میکنند بیشتر از آنانی که با خانوادهها زندگی میکنند.
دور کیم خاطرنشان ساخت، مقام یا موقعیت فردی در زندگی گروهی ادغام شده. این مسئله را که آیا او میتواند به انجام خودکشی بر انگیخته شود یا نه، تعیین میکند. به هر حال، دور کیم تشخیص داد که هیچ مجموعه خاصی از شرایط محیطی، خودکشی را تعیین نمیکند. فرد میتواند در نتیجه واقع شدن در دو حد منتهی الیه به خودکشی ترغیب و بر انگیخته شود. او فوق العاده همساز و همبسته شده باشد. یا او فقط به ظاهر یا جامعه همبسته و یکپارچه باشد.
برای خودکشی علل گو ناگونی را برمی شمارند ازجمله: علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی (ناشی از عوامل گوناگون همچون بیکاری، طلاق، افسردگی پس از بارداری و…)، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، سوء مصرف دارونسبت داده میشود. انواع روشهای رایج خودکشی به این شرح است (باید توجه داشت که به فراخور جفرافیا وفرهنگ ها متفاوت میباشند):
دار زدن خود، مسمومیت با قرص برنجواسلحه گرم. اعتقاد بر این است که این تفاوتها تا حدودی ناشی از دسترس بودن روشهای مختلف میباشد.
دار زدن خود، مسمومیت با قرص برنجواسلحه گرم. اعتقاد بر این است که این تفاوتها تا حدودی ناشی از دسترس بودن روشهای مختلف میباشد. خودکشی مانند بسیاری از پدیدهها مخالفان وموافقانی داشته است. ادیان توحیدی مخالف خودکشی هستند وآنرا دستکاری در طرح جامع خداوند میدانند. درمیان متفکرین نیز میتوان به امانوئل کانت و جان استوارت میل به عنوان مخالفین و دیوید هیوم فیلسوف اسکاتلندی به عنوان موافق خودکشی اشاره کرد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی خودکشی سالانه حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر است. براساس اعلام همین منبع، نرخ خودکشی ۱۱-۱۲ نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت میباشد. بیشتر مرگ و میرهای ناشی از خودکشی در کشورهای آسیایی رخ میدهد.
با اینکه به طور سنتی نرخ خودکشی در افراد مسن (مرد) بالا است اما نرخ خودکشی در بین افراد جوان نیز اخیراً افزایش یافته به طوری که هم اکنون این گروه سنی در یک سوم کشورهای جهان، گروه در معرض خطر محسوب میشود. خودکشی هم اکنون دومین عامل اصلی مرگ و میر افراد ۱۵ تا ۲۹ سال محسوب میشود. در کشورهای ثروتمند خودکشی منجر به فوت مردان سه برابر بیش از زنان است؛ اما در کشورهای با درآمد پایین و متوسط نسبت فوت مردان به زنان یک و نیم است. در اروپا بیشترین نرخ خودکشی در شرق این قاره اتفاق می افتد. شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی کمترین نرخ خودکشی را دارند. ۳۰ درصد خودکشیها در دو کشور چین و هند اتفاق می افتد.
نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در ایران و برخی کشورهای جهان سال ۲۰۱۲
نمودار شماره یک ـ نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در ایران و برخی کشورهای جهان ـ ۲۰۱۲[۱]
تفاوت الگوهای خودکشی در جهان
نرخ خودکشی در جهان ۱۱ – ۱۲ نفر در هر صد هزار نفر است. در سال ۲۰۱۲ نرخ خودکشی در کشورهای گویان ۴۴.۲، کره شمالی ۳۸.۵، کره جنوبی ۲۸.۹ است که در وضعیت بحرانی قرار دارد. در سال ۲۰۱۰، نرخ خودکشی در کشورهای مشترک المنافع ۱۹ در هر یکصد هزار نفر، در دوازده عضو جدید اتحادیه اروپا ۱۵ نفر در هر یکصد هزار نفر و در بین کشورهای پرتغال، ایتالیا، اسپانیا، ایرلند و یونان شش نفر در هر یکصد هزار نفر بوده است. شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی کمترین نرخ خودکشی را در جهان دارند. همچنین نرخ خودکشی موفق در کشورهای عربی در سال ۲۰۰۶ بین سه تا شش است. این در حالی است که نرخ خودکشی در ایران، چهار و نیم نفر در هر یکصد هزار نفر می باشد. این آمار نشان می دهند که ایران نه تنها شرایط بحرانی را تجربه نمی کند بلکه نسبت به بسیاری از کشورهای جهان در وضعیت مطلوبی به سر می برد. خودکشی در دینا الگوهای متفاوتی در زمینه سن، جنس و مکان دارد.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۲، ۷۵.۵ درصد از خودکشی های جهان در کشورهای با درآمد متوسط و پایین به وقوع می پیوندد؛ ۲۴.۵ درصد از این خودکشی ها مربوط به کشورهای با درآمد بالا می باشد. با عنایت به اینکه ۸۱.۷ درصد از جمعیت جهان در کشورهای با درآمد متوسط و پایین زندگی می کنند اقدام به خودکشی در این کشورها حدود سه برابر بیشتر از کشورهای با درآمد بالا است. برخی کشورهای آسیایی مانند روسیه، هند، ژاپن ترکمنستان، قزاقزستان، نپال، سریلانکا و همچنین برخی کشورهای آفریقایی مانند سودان گینه، سریلانکا و موزامبیک از جمله کشورهایی هستند که نرخ خودکشی بالاتر از ۱۵ نفر در هر صد هزار نفر را به خود اختصاص داده اند.
نرخ خودکشی در استرالیا و برخی کشورهای آمریکایی نظیر برزیل، ایالت متحده، استرالیا، آرژانتین و آلاسکا در بین ۱۰-۱۵ نفر در هر یکصد هزار نفر می باشد. همچنین نرخ خودکشی در برخی کشورهای آسیایی مانند ایران، عراق، مصر، عمان، کویت و ونزوئلا کمتر از پنج نفر در هر صد هزار نفر می باشد.
خودکشی در ایران:
حلیل داده های سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سال های ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۱ نشان می دهد که ۴۱۰۷۹ نفر (مرد و زن) در کشور اقدام به خودکشی کرده اند. از این تعداد ۲۷۱۶۸ نفر (مرد و زن) فوت شده اند و از این تعداد فوت شدگان، تعداد ۲۰۴۱۶ نفر مرد و ۶۷۵۲ نفر زن بوده اند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور در سال های ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۱ فوت شدگان ناشی از خودکشی ۳۸۶۹۱ نفر بوده است. در مقایسه آمار فوت شدگان در اثر خودکشی که از سوی نیروی انتظامی ارائه شده با آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور تفاوت فاحش دارد و اختلاف ۱۱۵۲۳ نفر را نشان می دهد.
نرخ اقدام به خودکشی در سه دهه گذشته (در هر یک صد هزار نفر)
نمودار شماره ۲ ـ نرخ اقدام به خودکشی در کشور طی سال های ۱۳۶۳ تا ۱۳۹۱
نمودار نرخ اقدام به خودکشی در سه دهه گذشته در ایران نشان میدهد که نرخ اقدام به خودکشی از دهه ۶۰ تا دهه ۷۰ رشد چشمگیر و بی سابقهای داشته است. این نرخ از دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ روند صعودی را پیموده ولی از اواسط دهه ۸۰ به بعد، در یک سیر نزولی نرخ اقدام به خودکشی کاهش یافته تا بالاخره در دهه ۹۰ به نرخ ثابتی میرسد. به طور کلی میتوان آمارهای مربوط به حوزهی خودکشی درایران را چنین بیان نمود:
در جمهوری اسلامی ایران با اینکه نرخ خودکشی از بسیاری از کشورها پایینتر است (سه تا پنج نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت) اما جوان بودن الگوی خودکشی و بحرانی بودن نرخ خودکشی در برخی مناطق غربی کشور دو موضوع قابل تأمل است. باید توجه شود آمار جهانی بیانگر این است که نرخ خودکشی افراد بالای ۷۰ سال، سه برابر بیشتر از جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال است. اما در ایران بر خلاف دنیا، جوانان ۷۰ درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی میکنند. از سوی دیگر نرخ خودکشی استان ایلام حدود ۷۱ نفر در هر یکصد هزار نفر جمعیت است که بیش از شانزده برابر نرخ کشوری است. نرخ خودکشی در استانهای لرستان و کرمانشاه هم مطلوب نیست. مرگ و میر ناشی از خودکشی حدود ۱۰ درصد از مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی در کشور است این بدین معناست که باید به همین میزان هم تدوین سیاست و اقدام عملی برای کنترل و کاهش خودکشی در دستور کار سیاستگزاران قرار گیرد.
نرخ خودکشی در جهان ۱۲-۱۱ نفر در هر یکصد هزار نفر میباشد. این در حالی است که نرخ اقدام به خودکشی در ایران، در سال ۱۳۹۱، چهار و نیم نفر در هر یکصد هزار نفر میباشد. در جهان مردان دو برابر بیشتر از زنان اقدام به خودکشی میکنند. آمار نشان میدهد که در مسئله خودکشی ایران در زمره کشورهایی است که نرخ خودکشی پایینی در جهان دارد و جز در برخی استانها وضعیت بحرانی ندارد. نرخ اقدام به خودکشی از سال ۱۳۸۸ تاکنون در کشور روند صعودی داشته است. همچنین نرخ فوت شدگان ناشی از خودکشی نیز در سال ۹۱ نسبت سال ۸۸ ده درصد افزایش یافته است. الگوی سنی غالب در بین اقدام کنندگان به خودکشی در ایران در سال ۹۱ در گروه سنی جوانان ۲۴-۱۵ سال بوده در حالی که در دنیا سن خودکشی افراد بالای ۷۰ سال سه برابر بیش از جوانان ۲۴-۱۵ سال است.
اگرچه خودکشی در کشور وضعیت مطلوبی دارد اما استان ایلام با نرخ خودکشی ۷۱.۹ درصد شانزده برابر نرخ کشوری است و عملاً بالاترین نرخ خودکشی را در جهان دارد. نرخ خودکشی در استان ایلام از دهه شصت تاکنون تقریباً هفتاد برابر شده که این میزان رشد، بسیار قابل تأمل میباشد. مناطق بحرانی در استان ایلام، در شرق این استان یعنی دره شهر، ایوان و شیروان میباشد. بعد از استان ایلام استانهای لرستان و کرمانشاه با وضعیت نامطلوبی در کشور مواجه هستند. در سال ۱۳۹۱، بالاترین استانها به لحاظ نرخ خودکشی، پس از ایلام، لرستان با نرخ ۸.۴ و کرمانشاه با نرخ ۸.۲ بودهاند.
نرخ اقدام به خودکشی در کشور در سال ۱۳۹۱ نسبت به سال ۱۳۸۸ با ۰.۲ درصد افزایش (از ۴.۳ به ۴.۵) رسیده است، این در حالی است که نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در همین بازه زمانی، ده درصد افزایش یافته و از ۶۲ درصد به ۷۲ درصد رشد یافته است. از بین اقدام کنندگان به خودکشی در سال ۱۳۹۱، بیشترین میزان اقدام به خودکشی متعلق به جوانان گروه سنی (۲۴-۱۵) سال میباشند. این نرخ در زنان برابر با ۱۵ و در مردان برابر با ۱۱.۷ است. در سال ۱۳۸۸ از بین فوت شدگان ۲۴.۴ درصد زن و ۷۵.۶ درصد از آنها مرد بودهاند. در سال ۱۳۹۱ از بین اقدام کنندگان به خودکشی ۲۲.۴ درصد زنان و ۷۷.۶ درصد از آنها مردان بودهاند.
شکل شماره ۱ ـ وضعیت خودکشی در کشور در بین زنان و مردان
براساس شکل شماره ۱ در سال ۱۳۹۱: نرخ خودکشی در کشور چهار و نیم نفر در هر یکصد هزار نفر بوده است. بحرانی ترین استان کشور در مقوله خودکشی استان ایلام است که نرخ اقدام به خودکشی آن ۷۱.۹ بوده که شانزده برابر نرخ کشوری (چهار و نیم) می باشد. با این نرخ خودکشی استان ایلام عملاً بالاترین نرخ خودکشی در جهان را دارا است. بعد از ایلام نرخ اقدام به خودکشی چهار استان لرستان ۸.۴، کرمانشاه ۸.۲، سمنان ۷.۶ و کهگیلیویه و بویر احمد ۷.۵ نفر در هر یکصد هزار نفر بوده و در بین استان های کشور از وضعیت مطلوبی در این مقوله برخوردار نیستند.
نرخ اقدام به خودکشی در استان ایلام در سال ۸۳ از ۷۰.۱ در مقایسه با سال ۹۱ به ۷۱.۲ رسیده که افزایش ناچیزی است؛ اما نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی در این استان از ۲۸.۹ در ۱۳۸۳ به ۱۲.۲ در سال ۱۳۹۱ تنزل یافته است. در این میان استان های خوزستان ۲.۱، تهران ۲.۷، البرز ۲.۷، آذربایجان شرقی ۲.۷ به ترتیب پایین ترین نرخ اقدام به خودکشی در کشور را دارند. استان های کردستان و گلستان هر کدام پنج، چهارمحال و بختیاری ۴.۳، کرمان و قزوین هر یک چهار بوده که نزدیک به نرخ کشوری (۴.۵) می باشند. تفاوت بارز نرخ اقدام به خودکشی در خراسان جنوبی ۵.۸ با دو استان همجوار یعنی خراسان شمالی ۳.۴ و خراسان رضوی ۳.۵، از دیگر نکات قابل تامل در داده های شکل شماره یک است. داده های آماری سازمان پزشکی قانونی کشور در خصوص مرگ های مشکوک به خودکشی بر حسب شیوه اقدام و بیشترین فراوانی در سال ۱۳۹۲ حاوی اطلاعات زیر است:
استفاده از سلاح گرم: بیشترین تعداد متوفیات به ترتیب مربوط به استان های کرمانشاه ۳۹ نفر، فارس ۳۷ نفر و لرستان ۲۵ نفر بوده است.
بر حسب حلق آویز کردن: بیشترین تعداد متوفیات در استان تهران با ۲۲۷ نفر بوده است. پس از آن استان آذربایجان شرقی با ۱۵۲ نفر و فارس با ۱۲۵ نفر فوت در مقام های بعد قرار می گیرند.
فوت بر اثر مسمومیت با سم: بیشترین تعداد متوفیات به ترتیب مربوط به استان های تهران با ۱۴۲ نفر در صدر قرار دارد؛ سپس استان های گیلان با ۱۱۲ نفر و لرستان با ۶۷ نفر در رتبه دوم و سوم جای می گیرند. مرگ در اثر مسمومیت دارویی: بیشترین تعداد متوفیات به ترتیب مربوط به استان های فارس ۵۷ نفر، تهران با ۴۵ نفر و کرمانشاه با ۳۸ مورد بوده است.
فوت بر اثر سوختگی: بیشترین تعداد متوفیات به ترتیب مربوط به استان های کرمانشاه با ۵۵ نفر، لرستان با ۴۴ نفر و خوزستان با ۳۱ نفر بوده است.
نرخ اقدام به خودکشی در بین مردان به تفکیک استانی
شکل شماره ۲ ـ وضعیت خودکشی مردان در کشور در سال ۱۳۹۱
شکل شماره ۲ نشان می دهد در سال ۱۳۹۱: نرخ خودکشی مردان در کشور ۳.۲ نفر در هر یکصد هزار نفر می باشد. بحرانی ترین استان کشور در خودکشی مردان، استان ایلام است که نرخ اقدام به خودکشی آن ۳۶.۹ می باشد. نرخ خودکشی مردان در استان بوشهر ۵.۷ نفر در هر یکصد هزار نفر است. استان بوشهر در بین خودکشی مردان، در مقام دوم قرار دارد. استان های مازندران ۱.۴، خوزستان ۱.۵، البرز ۱.۹، تهران ۲.۰ به ترتیب پایین ترین نرخ اقدام به خودکشی مردان در کشور را دارا هستند. استان های مرکزی ۳.۲، کرمان ۳.۲، سیستان و بلوچستان ۲.۹ و اصفهان ۲.۹ نزدیک به نرخ کشوری ۳.۲ می باشند.
نرخ اقدام به خودکشی در بین زنان به تفکیک استانی
شکل شماره ۲ ـ وضعیت خودکشی مردان در کشور در سال ۱۳۹۱
شکل شماره ۲ نشان می دهد در سال ۱۳۹۱:
نرخ خودکشی مردان در کشور ۳.۲ نفر در هر یکصد هزار نفر می باشد. بحرانی ترین استان کشور در خودکشی مردان، استان ایلام است که نرخ اقدام به خودکشی آن ۳۶.۹ می باشد. نرخ خودکشی مردان در استان بوشهر ۵.۷ نفر در هر یکصد هزار نفر است. استان بوشهر در بین خودکشی مردان، در مقام دوم قرار دارد. استان های مازندران ۱.۴، خوزستان ۱.۵، البرز ۱.۹، تهران ۲.۰ به ترتیب پایین ترین نرخ اقدام به خودکشی مردان در کشور را دارا هستند. استان های مرکزی ۳.۲، کرمان ۳.۲، سیستان و بلوچستان ۲.۹ و اصفهان ۲.۹ نزدیک به نرخ کشوری ۳.۲ می باشند.
نرخ اقدام به خودکشی در بین زنان به تفکیک استانی
شکل شماره ۳ ـ وضعیت خودکشی زنان در کشور در سال ۱۳۹۱
شکل شماره ۳وضعیت زنان را در سال ۹۱ نشان می دهد:
نرخ خودکشی زنان در کشور ۱.۳ نفر در هر یکصد هزار نفر می باشد. بحرانی ترین استان کشور در خودکشی زنان، استان ایلام با نرخ اقدام به خودکشی ۳۵ است. در حالی که نرخ خودکشی مردان در این استان ۳۶.۹ می باشد. استان لرستان در نرخ خودکشی زنان، با نرخ چهار نفر در هر یکصد هزار نفر، در جایگاه دوم قرار گرفت. استان های آذربایجان شرقی ۰.۳، مرکزی ۰.۴ و قم و اصفهان ۰.۵ به ترتیب پایین ترین نرخ اقدام به خودکشی زنان در کشور را دارا می باشند.
نرخ اقدام به خودکشی در استان های آذربایجان غربی ۱.۴، هرمزگان ۱.۴، زنجان ۱.۳، گیلان، گلستان و یزد هر یک ۱.۱ می باشد که نزدیک به میانگین نرخ کشوری ۱.۳ است. نرخ اقدام به خودکشی در بین مردان در استان های کرمانشاه و کهکیلیویه و بویراحمد به طرز معناداری بیشتر از نرخ اقدام به خودکشی زنان در این استان ها است.
بحران خودکشی در استان های غربی کشور طی سال های ۱۳۸۵-۱۳۷۶
نمودار شماره ۳ ـ رده بندی و رتبه در استان های غربی کشور در نرخ خودکشی در سال های ۱۳۷۶-۱۳۹۱
نمودار شماره سه نشان می دهد از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ رتبه اول نرخ خودکشی در کشور به استان ایلام اختصاص دارد. نمودار سال ۹۱ نیز نشان داد که هنوز ایلام با اختلاف زیادی بالاترین نرخ خودکشی را به خود اختصاص داده است. بعد از این استان، در دهه هفتاد، استان کرمانشاه در رتبه دوم قرار گرفته که البته در دهه هشتاد، این نرخ روند نزولی یافته و در جایگاه پنجم در بین استانی قرار می گیرد؛ اگرچه در سال ۹۱ مجدد با نرخ ۸.۲ نفر در هر یکصد هزار نفر، به مرز بحران باز می گردد. هرچند در بعضی سال ها نرخ خودکشی در استان لرستان کاهش می یابد ولی در دوه دهه هفتاد و هشتاد تقریباً این استان نرخ ثابتی را تجربه می کند. استان لرستان در سال ۸۰ رتبه چهارم و در سال ۸۳ رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. در سال ۹۱ نیز مشاهده شد که لرستان با نرخ ۸.۴ نفر در هر یکصد هزار نفر، دومین استان با نرخ بالای خودکشی در کشور محسوب می شود.
خودکشی در استان ایلام
نمودار شماره ۴ ـ نرخ خودکشی ایلام در سال های ۱۳۹۱-۱۳۶۷
نرخ خودکشی در استان ایلام از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ پانزده برابر شده است. شاید بتوان در تحلیل این شدت تغییرات را با پدیده جنگ تحمیلی مرتبط دانست. هشت سال جنگ ایران و عراق و فشارهای متعددی که به مردم این منطقه وارد شد را میتوان یکی از دلایل این شدت تغییرات دانست. نرخ خودکشی از دهه هفتاد تا دهه هشتاد، تقریباً ۲.۵ برابر شده و از دهه هشتاد تا دهه نود با گذشت ده سال، تغییر محسوسی در این نرخ، رخ نداده است. اگرچه هیچ تغییری در سیاست گزاری ها داده نشده اما در این ده سال شاهد نرخ ثابتی در خودکشی در استان ایلام بودهایم. لازم به ذکر است نرخ خودکشی در این استان طی ۲۵ سال در حدود ۷۰ برابر شده است و این شدت تغییر، حقیقتاً قابل توجه است.
مناطق بحرانی خودکشی در استان ایلام
شکل شماره ۴ ـ توزیع پراکندگی بحرانی خودکشی در استان های غربی
تصاویر بالا مناطق بحرانی خودکشی در ایلام را نشان میدهد. در سال ۱۳۸۸ بالاترین نرخ اقدام به خودکشی را شهرستانهای دره شهر با نرخ ۲۹۵.۲ و ایلام با نرخ ۱۹۵ نفر و شیروان با نرخ ۱۶۹ نفر در هر یکصد هزار نفر دارا میباشد. تصویر بالا نشان میدهد که کانون اصلی خودکشیها در غرب کشور در همجواری استانهای ایلام، لرستان و کرمانشاه است. شرق استان ایلام شهرستانهای دره شهر، ایوان، شیروان، مهران و غرب لرستان در شهرستانهای خرم آباد، نورآباد، کوهدشت و پلدختر، شرق کرمانشاه شهرستانهای صحنه، هرسین، سرپل ذهاب و قصر شیرین بیشترین خودکشی را نسبت به سایر شهرهای این استانها داشتهاند.
بررسی وضعیت اقتصادی استان ایلام
پدیده خودکشی در استان ایلام را میتوان با علل متعدد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… تبیین کرد. استان ایلام بیشترین درصد جمعیت شهری زیر خط فقر مطلق را داراست. به علاوه ایلام رتبه سوم بیشترین جمعیت روستایی زیر خط فقر مطلق را در خود جای داده است. با توجه به این آمار، شاید بتوان ادعا کرد که وضعیت اقتصادی در استان ایلام یکی از مهمترین عللی است که میتوان به کمک آن روند خودکشی را تحلیل نمود. درپایان لازم است تاکید شود که باید در سیاستگزاری ها و برنامه ریزیها در مقوله خودکشی، استانهای غربی کشور، را به صورت خاص و مجزا در نظر گرفت. باید بستر گفتگوی اجتماعی در خصوص علل و انگیزه فرد در اقدام به خودکشی در کشور فراهم شده و با ائتلاف اجتماعی بین همه گروههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی زمینه برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از آن مهیا شود. همچنین دستگاهها و نهادهای ذیربط با هماهنگی، برنامه ریزی یکپارچه و همسو با تفاهم در تدوین، اجرا و نظارت بر سیاستهای اتخاذ شده در کشور در حل این معضل اجتماعی تلاش کنند؛ بودجههای مرتبط در این حوزه به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده هزینه گردیده و به طور خلاصه عزم ملی برای مواجهه با کاهش نرخ خودکشی در کشور به ویژه در استانهای غربی کشور شکل بگیرد. ضروری است مسوولان امربه صورت جدی وویژه نسبت به فراهم آوردن بسترهای ایجاد اشتغال پایدار و رفع آسیبهای اجتماعی دراستان های غرب کشور همت گمارند. * براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۲ نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی کشور ایران ۵.۲ در هر یکصد هزار نفر میباشد. در حالی که این نرخ طبق محاسبات مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۱، همان طور که در این گزارش نیز ذکر شده، ۳.۳ میباشد.