به گزارش ماسال نیوز؛ خلیل عزیزی با بیان اینکه بیش از ۳۵ سال با شهید خوش لفظ دوست بودم اظهار داشت: در دفاع مقدس همیشه همراه یکدیگر بودیم و او فرماندهای شجاع و دلسوز بود.
عزیزی بیان کرد: در دوران دفاع مقدس به رزمندگان و نیروهایش خیلی اهمیت میداد و همیشه سعی کرد مشکلشان را برطرف کند تا جایی که یادم هست وقتی شهید “علی آقا محمدی” در سومار به شهادت رسیده و پیکرش در میدان مین جا مانده بود، بارها خواست که برود و شبانه پیکرش را برگرداند، اما دیگران مانع شدند چون خطر داشت.
دوست و همرزم قدیمی جانباز شهید علی خوش لفظ تصریح کرد: پس از جنگ نیز یار و رفیق رزمندهها بود و روحیات آن دوران را حفظ کرده و همانطور که در جبهه پشت خاکریز تا آخر کنار بچهها میایستاد، پس از جنگ نیز همان صمیمیت را حفظ کرده بود.
عزیزی گفت: شهید خوش لفظ علاوه بر مجروحیت شیمیایی به دلیل اصابت ترکش به کمر و آسیبدیدگی نخاع، درد فراوانی را تحمل میکرد، اما هیچگاه گلایه نکرد و شیرینترین لحظه برایش، دیدار با مقام معظم رهبری بود و میگفت: “وقتی آقا مرا در آغوش گرفت، همه دردها فراموشم شد”.
وی با اشاره به دغدغههای این شهید بزرگوار نیز تصریح کرد: بر اطاعت از ولیفقیه و گوش بهفرمان رهبر بودن خیلی تأکید داشت و همیشه میگفت: “امام خامنهای را تنها نگذارید”.
عزیزی عنوان کرد: جمعکردن بچههای جنگ دورهم از دیگر دغدغههایش بود و میگفت باید کنار یکدیگر باشیم تا بتوانیم مشکلات را تحمل کرده و یاد آن روزهای سخت را زنده نگهداریم.
وی مطرح کرد: هرگز ندیدم که نماز شب شهید خوش لفظ ترک شود و همیشه حتی در شرایط سخت جنگ، نمازش را میخواند.
عزیزی با اشاره به آخرین دیدارش با این شهید بزرگوار نیز گفت: شب گذشته و چند ساعت آخر پیش از شهادت بود که بالای سرش رفتم، پزشک معالجش گفت: “بیهوش است و متوجه نمیشود”، اما وقتی صدایش کردم، چشمانش را باز کرد و چند ساعت بعد در بامداد برای همیشه ما را ترک کرد.
جانباز شهید علی خوش لفظ، راوی کتاب “وقتی مهتاب گم شد” و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس بود که پس از سالها تحمل درد و رنج بامداد امروز چهارشنبه ۲۹ آذر به درجه رفیع شهادت نائلآمده و به جمع یاران شهیدش پیوست.