جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۹۶
ساعت انتشار : ۱۲:۰۰ ب.ظ
چاپ مطلب
نگرانی امام (ره) در یک‌سالگی انقلاب اسلامی

نگران این هستم که ما بدتر از محمدرضا بر سر اسلام بیاوریم!

من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد است.

به گزارش ماسال نیوز؛

این یکی از سخنرانی های امام است که همیشه مرا بی خواب و بی تاب کرده است.
امام این صحبت را سال ۵۸ می کند، یعنی انقلاب هنوز یکسال اش نشده.
تا بسم الله الرحمن الرحیم می گوید مثل سایر منبری ها چند صفحه آیه و سلام و صلوات نمی گوید. بدون مقدمه و سراسیمه می گوید
«من حقیقتا نگران هستم»
بدون حاشیه، بدون مقدمه چینی. فوری می رود روی اصل مطلب.
نگران چه؟ آن هم در چند ماهگی انقلاب؟ رهبران انقلابی وقت پیروزی اول عیش و نوش رجز خوانی شان است؟ تو چرا گریه می کنی چرا نگرانی؟
می گوید نگران اینم که ما اسلام را به خودمان مبتلا کنیم.
نگران این هستم که ما بدتر از محمد رضا بر سر اسلام بیاوریم.

پیرمرد انگار خودش خودش را می خورد که این حرف ها را می زند، دود از مغز استخوانش برخاسته انگار. مضطرب است.
بی تابی و بی قراریش از کلامش سرازیر می شود.
آخرش انگار با لحنی خواهش وار می گوید «یک فکری بکنید … من دارم خسته می شوم»
هنوز یکسال نشده … خمینی نگران شده است.
….
….
بسم الله الرحمن الرحیم

من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد است.
آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت می‌کنند برای اسلام، خدمت می‌کنند، لکن سر خود کارهایی می‌کنند که ضرر به حیثیت اسلام می‌خورد. از همه اطراف به ما فشار آمده است.

تأسف اینکه این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد. اسلامیتش را از دست بدهد.

انقلاب کردیم و هر کاری دلمان می‌خواهد می‌کنیم. حجتشان همین است. از هر که بپرسی چرا اینطور؟ می‌گوید انقلاب کردیم. انقلاب کردیم. مال مردم را می‌رویم، می‌ریزیم. منزل مردم اموالشان را می‌گیرند به اندازه‌ای که زن و بچه‌شان روی زمین‌ می‌نشینند. حجتشان این است که انقلاب کرده‌ایم.

زمینهای مردم را می‌گیرند، نمی‌گذارند کشت بشود. یا می‌گیرند می‌دهند دست یکی دیگر. حجتشان این است که انقلاب کردیم.

اشخاصی می‌ریزند تو خانه‌های مردم، بدون اینکه یک مجوز شرعی، یک مجوز قانونی داشته باشند، حجتشان این است که انقلاب کردیم.
معنی این [حرکت‌] این است که اسلام اینطور می‌گوید. انقلاب کرده‌ایم، یعنی حالا جمهوری اسلامی داریم، و طریقه اسلام این است که موازین و جهاتی که هست دیگر تمام دیوارها بریزد، و تمام موازین از بین برود.

من هم خسته دارم می‌شوم. خدا می‌داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی‌شدم، هر فشاری می‌آوردند بر من خسته نمی‌شدم، حالا دارم از خودمان خسته می‌شوم. آخر چرا باید اینطور باشد. یک فکری بکنید. ۲۶ آذر ۱۳۵۸ امام روح الله

منبع: عدالتخواهی؛