حاتمیکیا در ابتدای این نشست با بیان اینکه در سال ۶۵ اولین فیلمش را مصادف با عملیات کربلای۵ ساخته بود گفت: خیلی در آن زمان به من سخت گذشت و وقتی فیلم تمام شد بعضی عوامل به منطقه رفتند و شهید شدند. «بهوقت شام» هم سرباز ساخته است. از شما میخواهم من را نیز هنوز سرباز بدانید و چرا که همچنان دلم به احوال دوران جنگ میتپد.
این کارگردان در مورد جلوههای ویژه آن گفت: این توانایی بچههای ما است، یک دلار برای اینکه قسمتی از آن در خارج ساخته شود خرج نکردم و ترجیح دادم فیلم ضعیفتر باشد ولی همه کارهای آن را جوانان ایرانی انجام دهند.
وی با اشاره به اینکه از تمام عوامل خواسته است تا فیلمهای گرفتهشده توسط داعش و جنایات آنها را تماشا کنند گفت: داعش ترکیبی که دارد بهشدت اگزجره است. من بین آنها زندگی نکردم برای همین سختترین کار برای من در این فیلم این بود که یک ایرانی بتواند با داعشیها دیالوگ برقرار کند.
حاتمیکیا در مورد معذوریتهایش در این فیلم گفت: ما معذوریتهای مختلفی برای نشان دادن رزمندگان مدافع حرم داشتیم و در مظلومیتشان همین بس که هنوز هم نمیتوان در مورد آنها چندان صحبت کرد.
وی ابراز است: داعشیان فرم پستمدرن به خود گرفتند و به فیلمهایی مانند فیلم مد مکس علاقه دارند و من در فیلم غلو نکردم و اصلاً داعشیان را ابله نشان ندادم.
این کارگردان در مورد نمایش این فیلم در زمانی که داعش در عراق و شام وجود ندارد گفت: داعش امروز زمین را از دست داده و در کشورهایی مثل لیبی بهنوعی دیگر رفتار میکنند. من خیلی دوست داشتم این فیلم بهسرعت آماده شود برای همین فیلمی را که ۲۴۰۰ پلان داشت تنها در چهار ماه ضبط کردیم. پس از حمله مجلس باید دانست که باید در مورد این گروه و تفکرشان بیشتر حرف زد. من دوست دارم این فیلم در هر جای دنیا نمایش داده شود. من خیلی به جشنواره فکر نمیکنم چرا که میبینم برخی از فیلمسازان جوان در دو جشنواره که شرکت میکنند و برایشان دست زده میشود محو میشوند، در حالی که بهنظر من بهتر است برای سرزمین خودشان فیلم بسازند نه جشنواره و من هم برای جشنواره فیلم نمیسازم.
حاتمیکیا این موضوع را که قهرمانانش در فیلمهای جدید او خیلی باورپذیر نیستند و برای نسل جدید شعاری هستند نادرست دانست و گفت: من با جوانان نهفقط ایرانی که در قسمتهای دیگر دنیا ارتباط دارم. در ضمن من نمیتوانم وقتی میبینم بعد ۴۰ سال همه پرچمها را به زمین میاندازند بهراحتی نگه دارم. در همین جشنواره سال پیش به من طعنه میزدند که “چرا نمیروی در سوریه فیلم بسازی؟”، اُف بر این زبان. شرایط آنقدر پیچیده شده است که من نمیتوانم برای جایی که دلم میتپد یعنی حرم حضرت زینب بیشتر از یک پلان کوتاه چیزی نشان دهم.
وی با تأیید شباهت این فیلم با سینماییهای آخر الزمانی هالیوود گفت: همانطور که گفتم داعشیان تکنیک را در بالاترین حد و بدویترین فرم بهسبک پستمدرنیست دوست دارند.
این کارگردان راجع به محتوای این سینمایی گفت: من دوست دارم در فیلمهایم امید به جوانان امروز را نشان دهم. من تحقیقات زیادی راجع به مدافعان حرم انجام دادم و حتی کنار شهدای سربریده بودم. اما در زمانی که تدمر در دست داعش بود به آنجا رفتم تا شرایط را بهتر درک کنم. در مورد پیشنهادی که در مورد ساخت فیلم سانچی به هم شده است نیز باید بگویم من خودم در کشتی کار کردم ولی هنوز نمیتوانم در مورد ساختش جواب قطعی دهم.
حاتمیکیا در مورد سکانس بریدن سر اسرا گفت: در سکانس سر بریدن که رسید باید بگویم خشنترین صحنههای زندگیام بود اما چه کنیم که این خشونت را در موبایلها دیده بودیم. من سعی کردم فیلم خشن نسازم. داعشیها برای من هر کدام کاراکتر خاصی دارند و تمام داعشیهای این فیلم از شیخ تا آن زن آمریکایی مابهازای واقعی داشتند.
وی با تکذیب این موضوع که میخواسته از آقای هاشمی رفسنجانی فیلم بسازد گفت: من دوست دارم فیلم گزارش یک جشن پخش شود و شرمم میآید و خجالت میکشم که از جاهایی فشار میآوردند که این فیلم اکران نشود.
خزاعی نیز با اعلام اینکه “ما همه عوامل این فیلم را به خانوادههای مدافع حرم تقدیم کردهایم” گفت: در مورد تولید این فیلم پارسال همین موقعها بود که با آقای حاتمیکیا جلسه گذاشتیم و برآوردمان ۱۸ ماه پیشتولید، تولید و پستولید بود. اما با کار شبانهروزی و کار جهادی حتی در نوروز سر کار رفتیم. باید بگویم امکانات هم خیلی سخت در اختیار ما بود و هواپیما را هم بعد از ۲۰ جلسه مذاکره تنها دو روز در اختیار ما قرار دادند. برخی اشکالاتی که در فیلم میبینید بهخاطر نبود امکانات است. در مورد هزینههای این فیلم هم باید بگویم من شخصاً فکر میکنم نتیجه کار مهم است.
این تهیهکننده در مورد اکران جهانی آن گفت: بخش بین الملل این فیلم را با زیرنویس انگلیسی آماده میکنم. من نظراتی که از شما میگیرم متوقع میشویم که در اکران جهانی جدیتر باشیم.
وی در مورد اتهام برخی تهیهکنندگان در مورد روند جشنواره برای اهداء جایزه به فیلم بهوقت شام گفت: زمانی که من دبیر جشنواره بودم نیز این صحبتها در مورد برخی فیلمها زده میشد. فیلم بهوقت شام البته فیلم متفاوتی است ولی اصلاً این نوع گمانهزنیها درست نیست. چرا اینهمه هجمهها به فیلمی وارد میشود که برخی شاخصهها را دارد؟ سؤال من این است که؛ میشود فیلم ضعیف با شاخصههای ضعیف وارد جشنواره شود؟ ما مورد نقدها همچنان قرار میگیریم و البته این نقدها در مورد ما بیشتر است. بهجای اینکه خوشحال شویم سازمانی از سینماییها حمایت میکند فقط بهخاطر اینکه اوج از این سینمایی حمایت میکند ما را زیر سؤال میبرند.
حجازیفر با بیان اینکه تا شش سال پیش در همین نشستها بهعنوان خبرنگار بهدنبال هنرمندان میدویده تا از آنها مصاحبه بگیرد و در مقابل خبرنگاران ضعف دارد گفت: نوع مواجهه آقای حاتمیکیا با بازیگر متفاوت از بقیه کارهای من بود. در بهوقت شام کار بهشدت فشرده بود و من در آن موقع مصاحبهای کردم که از آن سوء برداشت شد. من همه جا گفتم که افتخار میکنم که در این فیلم بودم و حتی همیشه میترسیدم به فیلم او لطمه بزنم.
این بازیگر راجع به تیپهای متفاوت دیگر بازیگری گفت: هر بازیگری یک خاستگاه فکری دارد ولی من در چند فیلم متفاوت مثل شاهگوش هم بازی کردم.
همایونفر در مورد ساخت موسیقی این فیلم که فرصت کمی برای آن داشته است گفت: تمام موسیقی این کار در ایران و توسط بچههای ایرانی ضبط شد. تمام این فیلم وامدار تکنسینهایی است که اینجا کار کردند.
جعفری با ابراز تأسف از اینکه فیلمهای حاتمیکیا همیشه بهسمت محتوا میرود گفت: آقای حاتمیکیا بهشدت کارگردانی است که کار را تیمی انجام میدهد ولی در جاهایی میگوید “این برای من است”. باید کمکم درک کنیم که حتی اگر گاهی شعاری حرف میزند بهخاطر اینکه نوع کار خودش است این سینمای حاتمیکیا است و باید به او اجازه داد که آنگونه که میخواهد فیلم بسازد. من از آقای حاتمیکیا بهشدت یادگرفتم و دوست دارم جنبههای تکنیکی و تخصصی این فیلم مورد بررسی قرار بگیرد.
شعبان نیز با اشاره به اینکه اهل سوریه است گفت: در سوریه کارگردانی وجود ندارد که سبک آقای حاتمیکیا را داشته باشد. در مورد داعشیها باید بگویم بعضی از آنها باهوش و بعضی معمولیتر هستند چرا که آنها هم آدمهایی مثل دیگرانند. من در سوریه آژانس شیشهای او را دیده بودم ولی وقتی اینجا آمدم فهمیدم فاصله سینمای ایران با سوریه بسیار بیشتر است.
از حاشیههای این نشست معرفی اولیه فیلم توسط محمود گبرلو بود که بهجای «بهوقت شام»، «بفرما شام» گفت.