دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ , 25 November 2024

تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۹۶
ساعت انتشار : ۸:۱۲ ق.ظ
چاپ مطلب
پاسخ به شبهات دینی؛

کتاب «مؤتمر علماء بغداد» یا «الإمامة و الخلافة» چقدر اعتبار دارد؟

کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اخیراً گاهی با عنوان «الامامه و الخلافه» نیز نشر می‌شود، در همین صد سال اخیر تألیف شده و ربطی به مقاتل بن عطیه (متوفای حدود 505 هـ) ندارد. روایاتی که در این کتاب آمده اگر در کتب قدیمی و معتبر تاریخ و حدیث شیعه نیز یافت شود قابل اعتماد است وگرنه قابل اعتنا نخواهد بود.

به گزارش ماسال نیوز، اسلام ملکی معاف کارشناس علوم قرآنی و حدیث درباره میزان اعتبار کتاب «مؤتمر علماء بغداد» یا «الإمامة و الخلافة» تألیف «مقاتل بن عطیه» به یک پرسش پاسخ داد:

 

پرسش:

آیا کتاب «مؤتمر علماء بغداد» یا «الإمامة و الخلافة» تألیف «مقاتل بن عطیه» یک منبع معتبر برای مباحث تاریخی و حدیثی است؟ اگر روایت تاریخی در این کتاب ببینیم که در سایر کتب قدیم شیعه و سنی نباشد آیا می‌توان به آن استناد کرد؟

 

پاسخ:

کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اخیراً گاهی با عنوان «الامامه و الخلافه» نیز نشر می‌شود، در همین صد سال اخیر تألیف شده و ربطی به مقاتل بن عطیه (متوفای حدود ۵۰۵ هـ) ندارد. روایاتی که در این کتاب آمده اگر در کتب قدیمی و معتبر تاریخ و حدیث شیعه نیز یافت شود قابل اعتماد است وگرنه قابل اعتنا نخواهد بود.

البته این کتاب شامل استدلالهای ارزشمندی برای اثبات حقانیت تشیع است و استدلال‌های کلامی آن دارای ارزش ذاتی هستند اما به عنوان یک منبع تاریخی قابل استناد نیست و دستکم برخی از روایاتش فاقد ارزش تاریخی‌اند و اعتماد بیش از اندازه به همه روایاتِ آن روا نیست.

دروغين بودن انتساب اين كتاب به مقاتل بن عطيه چنان روشن است كه حتي شخصيتي مثل علامه سيد جعفر مرتضي عاملي كه اتفاقاً درباره باورهاي مذهبي عامیانه شیعی بسيار متعصب هستند در كتاب «مأساة الزهراء (س)» احتمال دروغين بودن انتساب اين كتاب به مقاتل را می‌پذیرند.

همچنين استاد حسن انصاري قمی (كتابشناس معاصر) درباره هويت اين كتاب مقاله‌ای دارد و با استناد به شواهد متعدد اثبات می‌کند كه اين كتاب در دوره‌های اخير نگاشته و به دروغ به مقاتل بن عطيه (قرن ۶) منسوب شده است:

http://ansari.kateban.com/entry1088.html

گرچه ادعا شده که نسخه خطی اين كتاب در يكي از کتابخانه‌های هندوستان – كه تحت استعمار انگلستان بوده – يافت شده اما بر فرض صحت این ادعا نیز انتساب آن به مقاتل بن عطیه منتفی است. به عنوان مثال اگر الآن شخصی یک کتابچه دستنویس برای ما بیاورد و ادعا کند که آن را در یک کتابخانه قدیمی در هند یافته و روی کتاب نوشته باشند «همایش دانشمندان تهران تألیف حافظ شیرازی» و در لا به لای آن عبارات و اصطلاحاتی همچون «هدفمندی یارانه‌ها»، «پیشرفت‌های جوانان ایرانی در زمینه سلول‌های بنیادی» و «غنی سازی اورانیوم» استفاده شده باشد آیا باور می‌کنید که چنین کتابی تألیف حافظ شیرازی باشد؟! اگر حافظ شیرازی در قرن ۸ آن را نوشته پس چرا کلمات کاملاً جدید در آن یافت می‌شود؟! چرا در کتب معتبری که سرگذشت حافظ و فهرست آثارش را معرفی کرده‌اند نامی از این کتاب نیست؟!

در واقع همانطور كه ما ايرانيان تفاوت آشكار نوشته‌های يك نويسنده معاصر مثل مرحوم آل احمد یا مرحوم شریعتی با نوشته‌های نويسندگان قديمي مثل سعدي (قرن ۷) و حافظ (قرن ۸) را به سادگي درك می‌کنیم تفاوت متن كتاب «موتمر علمای بغداد» با «نثر عربی تأليفات قرن ۵ و ۶» نيز براي محققان، كتابشناسان و استادان ادبیات معاصر عربی کاملاً واضح است.

کتاب «موتمر علماء بغداد» تألیف یک مبلغ شیعه‌ی عرب است که در صد سال اخیر زندگی می‌کرده است و مربوط به قرن ششم نیست زیرا اساساً واژه «مؤتمر» به معنای «همایش» یک واژه قدیمی و پرکاربرد در قرن ۶ نبوده است. سراسر متن این کتاب به روشنی دارای ادبیاتِ امروزین است مثلاً واژه‌ها و تعابیر جدیدی همچون «موسوعات»، «بائعي الضمائر»، «مؤتمر»، «حروب دفاعية»، «المؤهلات»، «القوة الجنسية الطائشة»، «العادة السرية»، «الميوعة»، «نتائج سلبية معكوسة»، «الكرة الأرضية»، «الخليفة الشرعي»، «الشرعية»، «موج‌ها الخطاب إلی»، «ظروف»، «المبرّر»، «امتدَّت اليه يدٌ أثيمة» و غيره به معناي معاصرشان به كار رفته‌اند. اين در حاليست كه جستجوی رایانه‌ای نشان می‌دهد هيچيك از اين اصطلاحات در كتب تاريخ و كلام قرن ۵ و ۶ به معناي امروزي به كار نمی‌رفتند.

اگر واقعاً کتاب «موتمر علماء بغداد» یکی از آثار مقاتل بن عطية بوده پس چرا علمای بزرگ ما که فهرست تالیفات شیعه و سنی را نوشته‌اند نامی از این کتاب نبرده‌اند مثلاً چرا آقابزرگ طهرانی در کتاب «الذریعه» نامی از این کتاب نبرده است؟! چرا در سایر کتب فهرست که کتابهای مولفان قدیم را معرفی می‌کنند نامی از این کتاب نیست؟!

به نظر می‌رسد این کتاب را یک منبری یا مبلغ شیعه در صد سال اخیر نوشته و نیتش تبلیغ تشیع بوده و استدلال‌های خوبی هم در کتاب آورده که برای اثبات ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حقانیت شیعه مفید است ولی به جای اینکه این مؤلفِ زیرک نام خود را بنویسد این کتاب را به مقاتل بن عطیه نسبت داده تا به عنوان یک سند تاریخی رواج یابد. در واقع به خیال خودش با حسن نیت، توریه کرده حال آنکه مذهب اهل بیت (صلوات الله علیهم) نیازی به جعل و دروغ ندارد و بر صداقت و اسناد متقن و محکم استوار شده است.