جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ , 22 November 2024

تاریخ انتشار : ۱۹ فروردین ۹۷
ساعت انتشار : ۱:۴۲ ب.ظ
چاپ مطلب
یادداشت قربان صحرایی؛

کاش برای لحظه‌ای خود را نقی معمولی فرض کنیم

شب گذشته وقتی اسارت خانواده نقی معمولی به دست داعش را در پایتخت تماشا کردیم و دیالوگ‌های گروه کثیف و وحشی داعش را شنیدیم اندکی ناچیز از جوانمردی و ایثار فوق‌العاده ارزشمند و زایدالوصف مدافعان حرم و بخصوص رشادت و از جان گذشتگی شهیدان مدافع حرم شاید بر ما عیان شده باشد.

به گزارش ماسال نیوز، قربان صحرائی چاله سرائی از فعالان رسانه ای شهرستان ماسال درباره آخرین قسمت پخش شده از سریال پایتخت در یادداشتی نوشت:

شب گذشته وقتی اسارت خانواده نقی معمولی به دست داعش را در پایتخت تماشا کردیم و دیالوگ‌های گروه کثیف و وحشی داعش را شنیدیم اندکی ناچیز از جوانمردی و ایثار فوق‌العاده ارزشمند و زایدالوصف مدافعان حرم و بخصوص رشادت و از جان گذشتگی شهیدان مدافع حرم شاید بر ما عیان شده باشد.

آنچه دیشب در تلویزیون دیده شد فقط فیلم بود ولی تماشای همان صحنه‌های دهشتناک و رعب‌آور چقدر برای ملت ناموس‌پرست ما دردآور و منزجرکننده بود؟

این را هر وجدان آگاه بیننده محترمی که به تماشای پایتخت نشسته میتواند به خوبی قضاوت کند.

کجایند آن سلبریتی‌ها و کدخداپرستان پرادعا و توخالی که دم از ایران و ایرانی می‌زنند و شعار نه غزه و نه لبنان می‌دهند ولی در عرصه عمل و به هنگام دفاع از ناموس و وطن و دیانت می‌گویند سوریه و عراق و لبنان و فلسطین به ما چه؟

امروز مرز دفاع از ایران و ناموس و حیثیت ایرانی کرانه‌های ساحل مدیترانه است و این دست‌آورد عظیم و عقب راندن دشمن پلید تا آن حدود، پس از ۲۵ قرن مجددا به وقوع پیوسته است.

ای آنانیکه صدای کورش‌پرستی‌تان گوش فلک را پر کرده، در عرصه نابرابر تقابل صهیونیسم پلید که خونریزان جگرخوار داعش یکی از مجریان آن بود، خوب نشان دادید که اگر امروز کورش خیالی شما هم وجود داشت اولین خنجر نامردی و ناجوانمردی را شما بر پشت او فرو می‌کردید قبل از اینکه دشمن از رو به رو حمله کند.

کاش اجازه می‌دادید تا قدری وجدان‌تان بیدار شود و پای صحبت چند مدافع حرم بنشینید تا بدانید رزمندگان مدافع حرم و مدافع وطن چه سلحشورانه و دلاورمردانه از فرهنگ و ناموس و دیانت ایران و ایرانی دفاع کرده و در حال دفاع هستند.

کاش می‌فهمیدید امثال شهیدان محسن حججی و مهدی ایمانی فردوئی و بابک نوری هریس و محمد اتابه و سید اسماعیل سیرت‌نیا و حامد کوچک‌زاده و مجید عسکری جمکرانی و سید سجاد طاهرنیا و نوید صفری و مرتضی حسین‌پور شلمانی و علیرضا نظری رودسری و حسین همدانی و … چرا و چگونه از زن و فرزند و زیبایی‌های فریبنده دنیا گذشتند تا امثال من و تو در دنیای خود غرق شویم و بی‌دغدقه به تفریح و سیزده بدر برویم و با زن و بچه به سواحل شمال و جنگل‌های سرسبزش سفر کنیم و خوش بگذرانیم و محیط زیست را آلوده کنیم و بی‌خیال همه چیز به زندگی روزمره مشغول باشیم. دست آخر هم در هر موضوعی اظهار نظر کنیم و به مذهب و دیانت که برسیم انگ تعصب و تندروی به متدینین دلسوز و وطن‌پرستان واقعی بزنیم و به بسیج و سپاه و مدافعین وطن و حرم ناسزا بگوییم و انواع و اقسام سخنها را علیه شان بر زبان آوریم.

گرچه معدودی از هنرپیشگان سینما و تلویزیون ما بعضا فقط نقش بازی می کنند و در میدان عمل عقربه کعبه نمایشان به سمت و سوی کدخدا تراز است، اما کاش آنی به آنچه بازی می کردند باور داشتند و بخاطر تصاحب فلان جایزه کن و اسکار و دریافت خوک و خرس طلایی از دستان آغشته به خون جوانان وطن به صورت آدمی و به سیرت قابیلی پاریسی و برلینی و … خود را گم نمی کردند و با پشت کردن به ایران و ایرانی، وطن و شرف را به ثمن بخس نمی‌فروختند …

کاش چنین سلبریتی‌هایی که در مرگ گربه فلان هنرپیشه سوگواره برپا می‌کنند و از مردن فلان سگ یقه می‌درانند، اندکی برای جوانان پرپر شده توسط داعش اسرائیلی و امثال داعش وطنی دست کم لب فرو می‌بستند و سکوت اختیار می‌کردند و بر جگر داغ دیده و زخمی مادران و پدران و همسران و فرزندان آنان نمک کینه و عداوت نمی‌پاشیدند …

کاش برای لحظه‌ای هم که شده خود را به جای نقی معمولی فرض بکنیم و …
کاش و ای کاش و ای کاش …