به گزارش ماسال نیوز؛ رضا ربیعی فعال رسانهای استان گیلان در یادداشتی به ماجرای پیگیری طرح سؤال از رئیسجمهوری از سوی برخی اصلاحطلبان نوشت:
محمدعلی ابطحی؛ معاون حقوقی پارلمانی دولت اصلاحات گفته: “وضع اقتصادی مردم خیلی بد است. یکی از اصلاحطلبانه ترین کارها، امضای سؤال از رئیسجمهور توسط نمایندگان اصلاحطلب مجلس است…”
در ضرورت سؤال از رئیسجمهور، کمترین تردیدی نیست بلکه وظیفه نظارتی مجلس اقتضا میکند به منظور حرکت دولت در مسیر درست اختیارات و وظایفش از آن سؤال نماید تا منجر به فساد یا تضییع حقوق مردم نگرفته، در مسیر صحیح حرکت نماید. اما جریان مدعی اصلاحطلبی برای انجام هرگونه نقد عملکرد دولت، ۵ سال و نیز مجلس همسوی آن نیز بیش از سه سال وقت داشته است. بیشک هر نوع کوتاهی این جریان در به وجود آمدن شرایط فعلی کشور خود مستوجب سؤال ملت از آنان است.
این نوع سؤال کردن از دولت توسط یک جریان سیاسی حامی دولت، آنهم زمانی که همه مردم زودتر از آنان و به انحای مختلف از رئیسجمهور سؤال کردهاند، در واقع سؤال کردن نیست بلکه با یکی از دو هدف و یا هر دو آن انجام میشود:
الف) مطالبه منافع سیاسی و به عبارتی “تعیین نرخ در وسط دعوا” ست، که در عرف سیاسی به آن “باجخواهی سیاسی” میگویند!
ب) شانه خالی کردن از زیر بار پاسخگویی در برابر ملت و افزودن فشار مضاعف به دولت آنهم در شرایط فعلی کشور که از طرف دشمنان در معرض انواع تهاجمات است.
بدیهی است که هر یک از دو هدف این جریان از طرح سؤال از رئیسجمهور، وجود هرگونه صداقت در این جریان و شائبه خیرخواهی برای دولت و مطالبه حقوق مردم را بهکلی منتفی میکند.
مضافاً اینکه در چند سال اخیر هیچگاه سؤال و استیضاح این جریان در مجلس، منجر به تغییری در کابینه و اصلاحی در رویه دولت نگردیده است و عجیبتر اینکه هیچگاه، وزیران اقتصادی دولت، موضوع هیچیک از استیضاحها نبوده است. در نتیجه منجر به انباشت مطالبات و مشکلات مردم در این ۵ سال و سرریز شدن مطالبات فراگیر در بزنگاههای مقاطع مختلف گردیده است.
این جریان در نظر دارد تا کلیه مسائل و مشکلات موجود را متوجه دولت نموده، شانه خود را از بار سنگین مشکلاتی که خود نیز در به وجود آمدن آنها سهیم بوده است خالی کند.
انگار تمامی ابن مشکلات در یک سال اخیر رخ نموده است و انگار این جریان نبوده است که مردم خسته از عدم تحقق وعدهها در دوره اول همین دولت را با شهادت خود مبنی بر “موفق بودن دولت” و با فراخوان حماسی!! “تکرار میکنیم” به انتخاب دوباره همین دولت در دوره دوم تهییج کرد.
این جریان میبایست به عنوان یک جریان “مدعی اصلاحات”، خیلی پیشتر از این از رئیسجمهور سؤال میکرد:
* از حقوق نجومی مدیرانش
* از اختلاس رکوردشکن ۱۲۰۰۰ میلیاردی در دولتش
* از روند اشتباه مذاکرات برجام که منجر به عدم استیفای حقوق ملت گردید
* از وعده رفع حصر!!!
* از فساد مالی برادرش و نیز برادر معاون اولش
* از رکود تاریخی در دولتش
* از دست یازیدن به دوقطبیهای تصنعی و زیانبار
* از دلار ۱۰۰۰۰ تومانی و افت ارزش پول ملی و سکه ۳ میلیون تومانی
* از واردات بیرویه و قاچاق کالا
* از بستن و دوختن دهان و لب منتقدان
* از حضور شبکههای نفوذ و جاسوسی در دولت
* از اجرای محرمانه معاهده ۲۰۳۰
* از بیاعتباری بیش از پیش پاسپورت ایرانی
* از عدم تحقق وعدهها و انفعال و وادادگی در برابر مشکلات معیشتی مردم
و…
این سؤالات میبایست هر یک در زمان وقوع و یا حتی قبل از شکلگیری کامل انجام میشد تا به قول آن دانشجو در مراسم ۱۶ آذر ۹۵، منجر نمیشد به پدیدار شدن “احمدینژادیترین دولت در سپهر سیاست کشور”!
جریان سیاسیای که پیشاپیش مردم حرکت نکند بلکه فرسنگها از مردم و مطالباتش عقبتر بوده باشد؛ “عدمش به ز وجود “!