ضرغامی نوشت:
مهر!
قول داده بودم که روز اول مدرسه، حسین آقا را مشایعت کنم.
خدا رو شکر یادم نرفت و تقریبا سر زده، اول صبح به منزل شان رفتم. فکر میکنم خیلی خوشحال شدند!
با مادرشان و آقا ابوالفضل (صاحب خمیازه) به مدرسه رفتیم.
مدرسه دولتی در خیابان ۱۷ شهریور، جنب و جوش شوق برانگیزی حاکم بود. شیرینی و شربت میدادند و یک سربند زیبا هم به پیشانی بچهها میبستند. استقبال شان از کلاس اولیها خیلی خوب بود.
خدا پدرشان را بیامرزد که شهریه نمیگیرند. هرچند قرار شده برای کمک به مخارج مدرسه چند صد هزار تومان بدهند که اشکالی هم ندارد. با رضایت خودشان میپردازند. در کنار همه سختیها و گرانیها، شور و شوق بچهها و نگاه پر امیدشان به آینده، حالمان را خوب میکند. به آنان نیاز داریم قبل از اینکه آنان محتاج ما باشند.
“پی نوشت”
امسال هم مانند گذشته، خبرهای زیادی از شهریههای بالای مدارس غیر انتفاعی منتشر شد.
با اینگونه مدارس مخالف نیستم. ولی ارقام چند ده میلیونی ثبت نامها را که میشنوم نگران میشوم. نگران طبقاتی شدن نظام آموزشی کشور!
ظاهراً همه جناحها هم در مالکیت و مدیریت این مدارس دستی بر آتش دارند!
حداقل انتظار افکار عمومی، شفاف سازی در عملکرد مالی آنان و نحوه نفوذ صاحبان شان در تصمیم سازیهای کلان وزارت آموزش و پرورش است.