در کوی ما شکستهدلی میخرند و بس
بازار خودفروشان زان سوی دیگر است
به گزارش ماسال نیوز؛ به نقل از خبرگزاری فارس از رشت، این روزها صدای دعوت تو در جایجای زمین خدا به گوش خلق میرسد و یکبهیک از هر نقطهای که ندای دعوت حسین شنیده شود، جملگی عاشقانش، بیدرنگ بار سفر میبندند، بیدرنگ از شوق دیدن حسین به خروش میافتند و روانه دیار عشق میشوند.
هر سمت را که مینگری یاران راستین اباعبدالله دعوتشدهاند به بزرگترین و باشکوهترین میهمانی مولا، همایشی که نظیرش نه تاریخ، نه زمین، نه زمان و نه بشر به خود دیده، میهمانیای که چشم تمام عالم را از حیرت این جنبش پرشور خیره و دهان عالم را از حیرت این عظمت باز نگهداشته است.
میزبان این میهمانی عظیم برترین خلق عالم و مهمانانش برگزیدگان عابدان خدایند، آنها که اگر هزاران هزار سال پیش زیسته بودند، در زمره دوست داران و برگزیدگان اصحاب فرزندان رسول خدا (ص) میشدند، پس این انتخاب، بیحسابوکتاب نیست، انتخابی دقیق بر مبنای میزان اعمال کسانی است که بیادعا خدایشان را عبادت و برگزیدگانش را دوست میدارند.
زائر حسین (ع) شدن، به رنگ و شمایل افراد وابسته نیست و انتخاب حسین (ع) نیز انتخابی بی پایه و اساس نیست، شاید سیاه باشی یا زرد یا سرخ اما عبد عاشقی باشی که در مصیبت عظمای حسین (ع) کمر خم کرده است.
شاید سفید باشی ولی همراه با کاروان دشمنان حسین (ع) اشک به چشم عاشقانش آورده باشی، شاید دلی شکسته و قلبی را رنجور کرده باشی، مگر حسین (ع)؛ ظالم به این میهمانی مهربانان راه میدهد؟
زائر مهربانترین خلق خدا شدن؛ بهسادگی ممکن نیست، حسین (ع) انتخابی عمل نمیکند، بلکه برای این انتخاب باید از هفت و کوه و دریای اخلاص بگذری، باید کمر همت بر عبادت، بر کسب معرفت و عشق به خاندان رسول خدا (ص) ببندی، باید عاشق باشی تا معشوق صدایت بزند، باید ناز معشوق بخری تا کرشمهای بر قلب بیقرارت بیاید و دلت را از شوق آب کند.
حسین (ع) جان، چگونه یکتنه دنیایی را عاشق کردهای که بیتاب یک نیمنگاهت هستند، چگونه معشوقه عالم شدهای که در جادههای عاشقی در چهلمین روز از حماسه تاریخیات گردوغباری از صفآرایی سربازان پیشاهنگت به پا شده.
حسینی شدن، شرط دارد و شرط آن خدمت بیمنت است، شرط آن دلدادگی است، شرط آن بیقیدوشرط عاشقی کردن است، برای محبوب که نباید شرط گذاشت، باید از جانودل دوستش داشت، باید زمین و زمان را برای این وصال شیرین به هم دوخت تا معشوق بالاخره تو را به میهمانیاش راه دهد.
در بین عاشقان حسین (ع) و مشتاقان وصالش اما هستند کسانی که این میهمانی و این دعوت آسمانی را نه نهی بلکه کم میشمارند، آنها میگویند نباید هرساله در این گردهمایی تاریخی که تمامی ادیان الهی برای شرکت در آن از شوق دستوپا نمیشناسند شرکت کرد و بهانههایشان، بگذار بگوییم «بنی اسرائیلی» است.
مگر نه اینکه به گفته اهلبیت (ع) صلهرحم واجب الهی است؟ خداوند کریم در آیه ۲۱ سوره رعد میفرمایند: «والذین یصلون ما امرالله به ان یوصل…» و در تفسیر این آیه امام صادق (ع) میفرمایند: «یکی از مصادیق پیوند، صلهرحم است و غایت تأویل آیه پیوند بنده با ما (اهلبیت) است.»
پس با این تفسیر برترین و بالاترین نوع صلهرحم، استمرار رحم با اهلبیت (ع) است که برترین و نزدیکترین خویشان انسان بهحساب میآیند و قطع نکردن صلهرحم با این خانواده آسمانی از طریق زیارت قبور مطهرشان امکانپذیر است.
مگر نه اینکه اگر اندوهی به سراغمان آمد و دلی از ما بندگان بیتاب شد به ریسمان توسل این خاندان چنگ میزنیم برای وساطت نزد خدا؟ مگر نه اینکه وقتی از همهجا و همهکس رانده میشویم یادمان میآید که خدا رابطی بین آسمان و زمین برایمان به یادگار گذاشته تا فقط صدایشان کنیم و به بهانه آنان بهایمان دهد؟
پس چگونه است که تا فرصتی برای عرض ارادت به اینهمه محبت و میانجیگری مییابیم و برای ادای فریضه واجب الهی برمیخیزیم به یاد دیگر واجبات و مستحبات اعم از انفاق و گرفتن دست یکدیگر میافتیم و درب خانه حسین (ع) را زدن و ادای احترام کردن به این امام همام را بااهمیت نمیشماریم؟ یا مگر زیارت حسین (ع) جز اینهاست؟
آنها که میگویند بهجای پای پیاده قدم در مسیر عشق نهادن و گوشه گوشه دنیا را برای رسیدن به زیباترین ششگوشه جهان رها کردن کاری عبث است باید، چشمهایشان را بشورند و جور دیگر ببینند، حقیقت دستیافتنی است اگر بخواهند!
در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «من ارادالله بدء بکم» اگر میخواهیم به خدا برسیم، باید از این نقطه آغاز کنیم و این نقطه اهلبیت هستند، اصل و والدین قدسی و آسمانی انسان که بهواسطه آنها به خداوند میرسد، اهلبیت (ع) هستند پس بدون پیوند با آنها اتصال به خداوند محال است.
پس اگر باور داریم که این خاندان طاهر جز نیک برایمان نمیخواهند و اگر باور داریم که قطع رحم بنا بر آیات حقتعالی و معصومین (ع) عذاب الهی در پی دارد به سخنانشان نیز ایمانداریم وقتی امام ششم شیعیان میفرمایند: «هر کس به زیارت حسین (ع) نیاید تا از دنیا برود، دین و ایمانش ناقص خواهد بود و اگر وارد بهشت شود مقامش از همه مؤمنین پایینتر است.»
ترک زیارت سرور شهیدان بهمثابه بیاعتنایی به کسی است که تمام هستی و مال و جان و خانواده خود را برای نجات بشریت از تاریکی جهل و جهالت بیمزد و منت فدا کرد، ترک زیارت این بنده خالص خدا و امام معصوم بیاعتنایی به حقیقت انسانی خودمان است، بیاعتنایی به صلهرحم با خانواده حقیقی و آسمانیمان.
نباید با سخنان گزاف و بیهوده و بهانههای واهی، این مسیر را رها کرد چراکه بیتوجهی به آن سبک شمردن اهدافی است که حسین (ع) و فرزندانش برای آن سر دادند؛ آرمانهایی که قیام حسینی را جهانی و دنیا را با یک بیداری اسلامی مواجه کرد، پس نباید این موهبت عظیم اربعین حسینی را که در آن تمام آزادگان جهان پیامآور آزادمردی حسین و حسینیان هستند کوچک شمرد بلکه اگر میخواهیم آزاده حقیقی باشیم باید این پیام را به دنیا برسانیم و برای هرچه باشکوهتر برگزار شدن این حماسه تاریخی در حد توان خویش تلاش کنیم.
عدهای دوستدار حسین (ع) اند اما از فرط کاهلی و به بهانه کار و اشتغال از صلهرحم با پدر آسمانی خود دوری میکنند و از زیارت این اختر تابناک آسمان ولایت و امامت خودداری، اما آنگونه که امام صادق (ع) در پاسخ به این وسوسه شیطانی میفرمایند: «ایام زیارت حسین (ع) جزو عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمیگردد.» درمییابیم که اگر از دیدار حسین (ع) خود را محروم کنیم هم عمرمان بیبرکت شده و هم از آن کاسته میشود، پس تأخیر در این دیدار به هیچ بهانهای جایز نیست.
افرادی که به این بهانهها از زیارت امام حسین (ع) خودداری میکنند، در پیادهروی اربعین نیز شبههها وارد کرده و آن را لازم نمیدانند، برخی تا جایی پیش میروند که این پرواز بهسوی خاک مقدس کربلا را به سخره میگیرند، اما اشتیاق چندمیلیونی زائران حسین (ع) (با چنین توهمات بیپایه و اساس برخی چهرههای شاخص که هزینه کردهای این حماسه میلیونی را بیهوده میدانند و در چنین مواقعی به یاد هزینه کردهای دیگر افتاده و خرجهای میلیونی و بیهوده در سفرهای خارجی و زندگی تجملاتی خود را صرفاً روشی از زندگی دانسته و هدر کرد نمیشمارند) فروکش نمیکند بلکه مصممتر از گذشته برای وصال به دیار معشوق بار سفر میبندند.
امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: کسی که از منزل بهقصد زیارت حسینابنعلی (ع) بیرون رود و اگر پیاده باشد، خداوند منان به هر قدمی که برمیدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو میفرماید تا زمانی که به اطراف قبر مطهر رسیده و پس از رسیدن به آن مکان شریف خداوند او را از مصلحین برگزیده قرار میدهد تا وقتیکه مراسم و اعمال زیارت را بهجای آورد که در این هنگام خداوند او را از رستگاران مینویسد و آنگاهکه قصد بازگشت کند فرشتهای نزد او آمده و میگوید: «رسول خدا به تو سلام میرساند و میفرماید کارهایت را از نو شروع کن که گناهان گذشتهات آمرزیده شد.»
پس چه کسی میتواند در مقابل عظمت این حماسه حسینی بایستد و آن را نهی کند، چگونه میتوان در دنیا بدون حسین (ع) و حب او، بدون حسین (ع) و لیاقت دیدار او به چنین مقامی رسید و در زمره رستگاران قرار گرفت.
بنابراین هرگونه تلاش و تقلا برای بارها وصال به ششگوشه اباعبدالله کم است و باید برای این دیدار آسمانی آنقدر از جان و مال هزینه کرد تا خداوند در مقابل تمامی آنچه لایق و سزاوار زائر این امام معصوم است بیمنت بر او فروریزد و او را در نزد خود گرامی بدارد.
زائر اربعین با شرکت در این حماسه جهانی عضوی مؤثر در لشکر خدا در مقابل لشکر شیطان است، او میتواند بهعنوان یک سرباز حزبالله از لشکریان منجی موعود باشد و دیگر اعضای این لشکر را نیز ساماندهی کند، بدیهی است که چنین فردی گناهانش آمرزیده میشود چراکه تحت لوای اهلبیت (ع) قرار دارد.
در این همایش تاریخی و پیادهروی دستهجمعی محبین امام حسین (ع) گرچه شعار لبیک یا حسین (ع) سر میدهیم اما معرفت زائر کربلا باید در این حد باشد که بداند معنا و باطن این شعار «لبیک یا مهدی» است بدون لبیک یا مهدی لبیک یا حسین محقق نمیشود و تنها یک شعار و تعارف بدون پشتوانه است، برای اینکه زائرین و محبین اهلبیت (ع) برای خونخواهی حسین (ع) برخیزند راهی جز رسیدن به چادر منجی ندارند و بهجایی برسند که خود را به اعوانوانصار منجی بشریت برسانند.
امروز اربعین بزرگترین مرکز سازماندهی لشکریان امام زمان (عج) بر اساس وفاداری و همدلی نسبت به این امام بزرگوار است، باید این ظرفیت بینظیر را بهخوبی شناخت و برای استفاده موردنظر امام زمان (عج) آن را آماده کرد.
انتهای پیام/