دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ , 25 November 2024

تاریخ انتشار : ۰۹ فروردین ۹۸
ساعت انتشار : ۶:۰۱ ب.ظ
چاپ مطلب
کارشناس ارشد منابع طبیعی مطرح کرد؛

یک تحلیل تخصصی از تأثیر منفی اجرای طرح واگذاری ییلاقات ماسال به بخش خصوصی

واگذاری 220 هکتار از اراضی ملی و جنگلی ماسال به بخش خصوصی پیش از این تجربه شده و با شکست مواجه شده است اما اکنون برخی قصد واگذاری بیش از 1000 هکتار از اراضی جنگلی و ییلاقی این شهرستان را دارند.

به گزارش ماسال نیوز؛ سید هادی منفرد کارشناس منابع طبیعی از دانشگاه تهران و کارشناس ارشد جنگلداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و عضو انجمن جنگلبانی ایران در یادداشتی پیرامون طرح واگذاری ییلاقات ماسال در وبلاگ سیلوان نوشت:

اجرای پروژه‌ی‌ دهکده‌ی سبز در بام سبز ماسال در سال ۹۵ اجرایی شد. مجری طرح، اعضای اصلی یک سمن محیط زیستی بودند که داعیه حمایت و حفاظت از منابع زیستی و طبیعی کشور، استان و شهرستان ماسال را دارند. اما در کمال ناباوری در همان سال اول، این سمن محیط زیستی در اجرای طرح دهکده‌ی سبز خود بر خلاف دفترچه اجرای طرح، اقدام به قطع برخی درختان واقع در محدوده‌ی طرح کردند.

اینکه یک درخت در جلوگیری از وقوع سیلاب و رانش زمین و حفظ خاک و کاهش فرسایش آن چقدر اهمیت دارد بر همگان روشن است (۱).

برای این که به اهمیت این موضوع پی ببرید کافی است بدانید که طبق بررسی‌های صورت گرفته در جنگل شن‌رود سیاهکل توسط تعدادی از کارشناسان جنگلداری، ۵۱ درصد از ۱۴۹۷ میلی‌متر بارش سالیانه باریده شده در منطقه توسط باران ربایی صورت گرفته توسط درختان به کف جنگل نرسیده است. یعنی با قطع درختان در یک منطقه جنگلی پهن‌برگ، میزان بارش رسیده به کف جنگل حداقل دو برابر می‌شود.

آنچه در بام سبز ماسال توسط شرکت مجری انتخاب شده توسط شهرداری انجام شد قطع تعداد زیادی از درختان کم قطر و قطر متوسط و بنا کردن ساختمان‌های چوبی و ساخت مسیرهای آمد و شد بود که این به معنی دو برابر شدن باران رسیده به کف جنگل به میزان تاج پوشش باز شده است. این حجم آب بالاجبار به کف جنگل رسیده و به‌سرعت جاری می‌شود و اگر موانعی برای عبور آب وجود داشته باشد به‌ناچار آب فرو می‌رود و اگر سنگ بستر غیرقابل نفوذ نیز در منطقه باشد خاک موجود از آب اشباع شده و سست می‌شود و در نهایت در مناطق شیب‌دار با شیب زمین رانش می‌کند.

اما آنچه در کتابچه طرح واگذاری ییلاقات ماسال پیش‌بینی شده است برای سطحی محدود به اندازه‌ی بام سبز نیست. بلکه تصمیم‌گیری درباره بیش از ۱۰۰۰ هکتار از اراضی ییلاقی شهرستان است.

ییلاقات ماسال اکنون در چه وضعیتی قرار دارد؟ هجوم گردشگران به ییلاقات ماسال و اسکان آن‌ها در کلبه‌های بومیان و ساختمان‌های جدیدالاحداث موجود و افزایش جمعیت دهکده‌ی چند ۱۰ خانواری سابق اولسبلنگاه به دهکده‌ای حداقل چند صد خانواری باعث کمبود منابع آب شرب و بهداشتی در فصول بهار و تابستان در منطقه شده است. بومیان به ناچار به صورت قانونی یا غیرقانونی منابع آب موجود را از سرچشمه‌ها به سمت کلبه‌ها هدایت کرده‌اند تا بتوانند از میهمانان خود به خوبی پذیرایی کنند. اکنون این منابع آبی که تا قبل از این به مصرف احشام می‌رسد و مقداری در کف مراتع توزیع می‌شد و بخش قابل توجه آن به خالکایی می‌رسد بخش اعظم آن به کلبه‌ها می‌رسد. خاک مرتع در تابستان خشک‌تر می‌شود و استعدادش برای وقوع سیلاب به مراتب بیشتر می‌شود.

سال زراعی گذشته به نسبت سالیان خشک پیشین، چندان کم باران نبود اما کشاورزان در زراعت خود دچار مشکلاتی شدند و دلیل این موضوع چیزی جز افزایش حجم ورود گردشگران نبود.

حال با واگذاری طرح ییلاقات، تنها همین موضوع جمع‌آوری آب‌های سطحی مراتع به سمت کلبه‌ها مسئله‌ی بزرگی برای منطقه به وجود می‌آورد. این را بگذارید در کنار قطع احتمالاً قانونی و غیرقانونی برخی درختان برای احداث ابنیه چوبی! کوبیدگی خاک مناطق مختلف جنگلی به دلیل ورود خودروها به داخل جنگل در حواشی جاده و کوبیدگی خاک در اثر تردد گردشگران.

تردد بیش از حد بر خاک جنگلی موجب فشردگی خاک و خفگی ریشه و در نتیجه خشک شدن درختان خواهد شد. با خشک شدن درختان آب ربایی کاهش پیدا کرده و فرصت لازم برای ذخیره آب و آب ربایی طبیعی آب از جنگل گرفته می‌شود.

سؤال اساسی این است که آیا در کتابچه طرح موجود درباره این مسائل، پیش‌بینی‌های لازم انجام شده است؟ متأسفانه تمام هم و غم مسئولان محترم علی‌الظاهر بر این است که هر چه سریع‌تر این طرح واگذار و اجرایی شود. اما آیا عواقب احتمالی این طرح قابل جبران خواهد بود؟ آیا برای مراتع ییلاقی شهرستان ماسال ظرفیت سنجی‌های لازم صورت گرفته شده است؟ همه نیک می‌دانند که مراتع دارای ظرفیت محدودی برای چرای دام هستند و به نسبت همین ظرفیت به دامداران بومی پروانه‌های قانونی چرای دام داده می‌شود. آیا لازم نیست برای همین مراتع به لحاظ گردشگری نیز ظرفیت گردشگر پذیر بودن آن مورد محاسبه دقیق فنی قرار گیرد و سپس اقدام به نوشتن طرح‌های گردشگری نمود؟

نکته مهم دیگر این است که تجربه واگذاری اراضی ملی برای طرح‌های اقتصادی قبل از این درباره بام سبز (بخش نیمه دولتی) و شهرک صنعتی تجربه شده است. بام سبز از سوی شهرداری به عنوان نهاد نیمه مردمی به بخش خصوص واگذار شد که بعدها منابع طبیعی این واگذاری را غیرقانونی دانست. شهرک صنعتی ماسال نیز که در محل جنگل‌های جلگه‌ای ماسال احداث شده است اکنون در ۲۰ هکتار زمین ملی واگذار شده تنها حداکثر سه واحد صنعتی فعال وجود دارد. نتیجه این واگذاری نه تنها مثبت نبوده بلکه افتضاح بوده است. در واقع در این واگذاری، اهداف از پیش تعیین شده اجرایی نشد. بر عدم اجرای برنامه‌های از قبل گفته شده چه کسی نظارت می‌کند؟ آیا عرصه‌های جنگلی و مرتعی جدید هم قرار است سرنوشتی مشابه شهرک صنعتی پیدا کند؟ طبق آمار سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی کشور، تاکنون ۳۶ قرارداد ایجاد واحدهای صنعتی در شهرک صنعتی ماسال منعقد شده است و در نتیجه حداقل به همین تعداد تسهیلات به افراد پرداخت شده است. حال با توجه به اینکه تنها سه واحد صنعتی فعال در این شهرک وجود دارد باید گفت اراضی ملی ماسال تنها وسیله‌ای برای دریافت تسهیلات میلیاردی توسط اشخاص و پارو کردن پول توسط سوء استفاده چی ها شده اما تقریباً خروجی اثرگذاری در بحث اشتغال زایی در شهرستان نداشته است.

نکته اساسی دیگر این است که متأسفانه شهرستان ماسال در بحث توسعه کشاورزی و دامداری و دادن تسهیلات برای افزایش تولید ضعف داشته است. تولیدکنندگان به سختی می‌توانند از تسهیلات توسعه تولید در بخش کشاورزی استفاده کنند و مسئولان حامی طرح واگذاری ییلاقات ماسال حاضر نیستند برای تسهیل در پرداخت تسهیلات اشتغالزا در بخش دامداری و کشاورزی به اندازه کافی وقت صرف کنند اما برای طرح بسیار مبهم و مسئله‌دار واگذاری اراضی ملی ساعت‌ها در جلسات مکرر به گفتگو می‌نشینند.

نکته پایانی اینکه آنچه به عنوان طرح واگذاری جنگل‌ها و مراتع ماسال مد نظر مسئولان است با پایداری این جنگل‌ها منافات دارد. تاریخ جنگل‌های هیرکانی پر است از زخم‌های کهنه. زخم نابودی جنگل‌های گردو در دوران قاجار و پهلوی و زخم نابودی جنگل‌های جلگه‌ای در دوران پهلوی و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی. مسئولان باید بدانند که این جنگل‌ها میراث به جای مانده از گذشتگان است و ما حق نداریم با خدشه بر پایداری این جنگل‌ها به عنوان ریه‌های حیات، حقوق آیندگان این سرزمین را پایمال کنیم.

پی‌نوشت:

۱-لازم است گفته شود که طبق مطالعات صورت گرفته، بخش قابل توجه آب باران باریده شده در یک منطقه جنگلی توسط تاج درختان جذب می‌شود (باران‌ربایی) و به عبارت دیگر، این بخش از باران صرف خیس شدن سطح درخت خواهد شد و پس از تکمیل فرایند خیس شدن درخت، بخشی از باران به صورت تاج بارش به کف جنگل می‌رسد. اگر در منطقه‌ای از جنگل، زمین فاقد پوشش درختی باشد باران به طور مستقیم بر سطح جنگل باریده می‌شود. اگر باران به مرحله تاج بارش برسد باز هم ممکن است آب رسیده به سطح زمین به خاک نرسد چون بخشی از خاک‌برگ درختان با تشکیل لایه‌ای، سطح خاک را می‌پوشاند و مانع رسیدن آب به خاک جنگلی می‌شود لذا ابتدا باید آب به مقداری به کف جنگل برسد که بتواند لاشبرگ کف جنگل را نیز خیس کند. اگر جنگل دارای اشکوب میانی و علفی باشد باز هم آب کمتری به کف جنگل خواهد رسید. همه این‌ها علاوه بر اینکه باعث تلطیف هوای محیط اطراف جنگل می‌شود و در مناطقی باعث مه بارش خواهد شد مانع بزرگی بر سر وقوع سیلاب و رانش زمین خواهد بود.


يک ديدگاه

  1. شهرام گفت:

    سلام – مسئول در زمان حضور خود تصمیمی می گیرد و چند سال بعد هم از منطقه میرود و بدبختی حاصل از تصمیم او گریبان کسانی را می گیرد که در آن جا ساکن هستند و بومی همان جا می باشند – سایر اشخاص گردش گر مانند تهرانی ها و اصفهانی ها و همه کسانی که پول های بسیار و ثروت های کلان دارند مدتی به خوشی می گذرانند و وقتی شرایط را ناجور دیدند آنها هم میروند برای آنهایی که ثروت بسیار دارند رها سازی یک خانه اصلا مهم نیست آنچه مهم است این است که همین روستایی ماسالی و شاندرمنی میماند و احتمالا گاوی یا گوسفندی و با زمین هایی که شیره آن کشیده شده و تنها تفاله ایی از آن بجا مانده که آن تفاله هم خشک و بی آب و درخت است و آماده رانش و سیلابی شدن – پس همشهری ماسالی به فکر خودت باش که فردا همه رفتنی هستند و تو ماندنی