به گزارش ماسال نیوز به نقل از آستانخبر؛ ابراهیم افشاری از فعالان مطالبهگری گیلان در یادداشتی نوشت: رسم نانوشته و غلطی به یادگار مانده که دولتها و عوامل آن در واپسین ایام خدمتی دولت، رغبت اولیه خدمتگزاری را ندارند و این رسم نامیمون بهروزهای بعد از انتخاب دولت جدید نیز کشیده میشود.
حالا در چنین فضای تصور کنید که این رویه به اکثر (اگر نگوییم همه) دستگاههای دولتی تابعه تسری پیدا میکند و تقریباً تمامی مدیران ارشد استانی در انتظار انتصاب عالیترین مقام اجرایی در استان هستند.
با این مقدمه تورقی به وضعیت فعلی گیلان و روزهای انتظار خلسه گونه آن زده که فضای استان را ناظر به گزینههای تعرفه شده برای تصدی استانداری بهصورت نسبی سیاست آلود و البته سهم خواه کرده است.
از انتصاب استاندار غیربومی با سابقه مدیریتی کم گرفته تا نمایندگان ادوار و حتی فعلی مجلس شورای اسلامی نتوانستند عیار مناسبی در قالب ارائه رزومه در نزد کارشناسان امر به تصویر بکشند.
با بررسی سه گزینه پایانی مطروحه (آقازاده، بهنامجو و دوستار) که در محافل صحبتشان به نسبت بیشتر شنیده میشود، پرواضح هست که عزم جدی از دولتیها برای رهایی استان از مشکلات ریزودرشتش بهواسطه وزن مدیریتی این گزینهها دیده نمیشود.
همین هفته نامه حمایتی از محمد دوستار رئیس ستاد حجتالاسلام رئیسی (برخلاف رویه اعلامی شخص رئیسجمهور مبنی بر عدم استفاده از رؤسای ستادی) به امضای ۶ عضو مجمع نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی یعنی آقایان جبار کوچکی نژاد، ابراهیم نجفی اسپیلی، پرویز محمدنژاد، حسن محمدیاری، مهرداد گودرزوند چگینی و غلامرضا مرحبا در رسانهها منتشر (بخوانید تبلیغ) شد که تعجب بسیاری از کارشناسان گیلان را به همراه داشت.
قطعاً این رجال باید بسان سایر فعالیتهای خود که بهعنوان نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مشغول به فعالیت هستند پاسخگوی چرایی حمایت از گزینههای خود باشند که اگر خوشبینانه و از روی اختیار حمایت میکنند این امضا نشاندهنده میزان وسعت دیدشان و البته تفکرشان درباره پذیرش عملکرد و سابقه مدیریتی فردی با حداقل سابقه اجرایی در سطح کلان برای تصدی استانداری است و اگر غیر مختار تن به این کار دادهاند وااسفا.
معالوصف هر دولتی هم در رأس کار باشد بهموازات گزینههای تعریفی از سوی بهارستانیها و فضای قحطالرجالی کاذب ایجادشده، گزینههای غیربومی را برای گیلان برگزیده و شرایط بیشازپیش برزخی میشود.
اینکه هر چهارشنبه رسانهها و مردم چشمبهراه مدیر آرزوهایشان برای برونرفت استان از مخمصه مدیریتی هستند سر جای خود؛ ولی هم نمایندگان مردم در خانه ملت و هم دولتیها بدانند که گیلانیان این بار تحمل و تاب انتخاب نادرست و تحمیلی را ندارند و نه سهمخواهی از سوی رجال را میپذیرند و نه کمکاری در انتخاب استانداری مقتدر، با دانش و سفارش ناپذیر برای گیلان از سوی دولتیها را.
حالا که گیلان چه در داخل و چه در خارج استان رهاشده و همه مانند تماشاگران فیلمهای صامت نظارهگر معرفی استاندار و شاید میهمان ناخوانده هستند دولت باید دین خود را به استان خالق حماسه هشت دی و روزهای پرالتهاب دموکراسی کشور بپردازد که این امر بدون انتصاب یک استاندار در سطح عالی میسر نخواهد شد و نباید بنای انتخابشان به گزینههایی تعرفه شده توسط منفعتطلبانی باشد که تاریخ نشان داده یارای گردنگیری حمایتها و عملکردشان را هم نداشته و دیوار حاشایشان کوتاهتر از وسعت دیدشان از شناخت ظرفیتهای انسانی و غیر انسانی گیلان است.
در روزگاری که شرایط اقتصادی هرلحظه منجربه به اتفاقات مختلف در زندگی مردم میشود اینهمه تعلل از سوی دولت برای انتخاب استاندار در سطح عالی مدیریتی بههیچوجه پذیرفتنی نیست و قطعاً رئیسجمهور نیز باید بداند که مردم گیلان نخستین نمره قبولی یا مردودی به کارنامه خدمتی وی را در انتصاب استانداری کیفی برای استانشان گرهزدهاند.