همسر اول محمدرضا پهلوی؛ فوزیه خواهر پادشاه مصر به انتخاب رضاشاه برای زاییدن پسر و ادامه سلطنت پهلوی برگزیده شد اما فوزیه دختر بدنیا آورد. پس از مرگ رضاشاه، فوزیه طلاق خواست چون تاب و توان تحمل اشرف و مادر محمدرضا را نداشت او را از ابتدا بیگانه می دانستند.
همسر دوم محمدرضا پهلوی؛ ثریا بود. از بختیاری ها، زنی که محمدرضا عاشقش بود، در دوران گوشه گیری محمدرضا، ثریا غمخوار او بود. محمدرضا هم علاقه ای به طلاق ثریا نداشت اما ثریا باید پسر بدنیا می آورد. دربار طلاق را اعلام کرد. برای ثریا حقوق مادام العمر در نظر گرفتند و به اروپا رفت. سالها بعد وقتی فرح به زندگی شاه آمد، شاه در سفر به اروپا مخفیانه با ثریا دیدار کرد که باعث رنجش فرح شد. فرح آن را از چشم اسدالله علم می دانست. شاه به ثریا علاقه داشت.
ازدواج سوم؛ پا نگرفت. خواستگاری از شاهزاده ایتالیایی،ماریا گابریلا به ایران آمد در دربار همسر عبدالرضا بد اهل دربار را به ماریا می گفت و ماریا از ایران رفت.مسلمان همنمیشد. شاه فهمید همسر برادرش دست گل به آب داده است. برادرش مغصوب و مطرود دربار شدند. عبدالرضا برای مدتی به شکار در افریقا رفت.
بالاخره موفق شدند. ازدواج رسمی بعدی، فرح توانست پسر بزایید و این رضا پهلویِ فعلی بدنیا آمد تا سلطنت در یک پسر ادامه یاید. روز تولد ایران تعطیل شد. چون پسر بدنیا آمده است.
حالا تاریخ دردش میگیرد که این جماعت سخن از زن و آزادی می زنند! شما را چه به احترام حقوق زن! شما امتحان شده ی تاریخید. زن میخواستید برای پسر زاییدن!
.
کارکرد زن برای اینان این بود که پسر بزایید حالا شعار زن و آزادی میدهند
.
ازدواج های غیر رسمی محمدرضا بماند
.
این درد تاریخی را منتشر کنید
جوان ما کتاب نمیخواند