سه شنبه ۰۹ خرداد ۱۴۰۲ , 30 May 2023

تاریخ انتشار : ۲۷ اردیبهشت ۹۲
ساعت انتشار : ۳:۴۳ ب.ظ
چاپ مطلب

نگاهی به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ماسال، نویسنده وبلاگ قیام نو در جدیدترین مطلب خود به بررسی تحلیلی تعدادی از نامزدهای ریاست جمهوری پرداخته است که در نوع خود جالب است:

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ماسال، نویسنده وبلاگ قیام نو در جدیدترین مطلب خود به بررسی تحلیلی تعدادی از نامزدهای ریاست جمهوری پرداخته است که در نوع خود جالب است:

همراه سه نفر از دوستانِ هم فکر، چند ساعتی درباره چند نامزد انتخابات ریاست جمهوری که می توانستند گزینه نهایی باشند بحث کردیم. با کنار گذاشتن موارد نه چندان مهم یا حواشی؛ محتوای بحث درباره هر کاندیدا به صورت مجزا تقدیم می شود:

۱- محمد باقر قالیباف:
+ به لحاظ مدیریتی بسیار قوی و تحول گرا؛ همانند آنچه در نیروی انتظامی و شهرداری دیده شده است.
+ اگر رییس جمهور شود به احتمال قوی بعد از چهار سال وضع آشفته ی کشور به سر و سامان می رسد.
+ آن چنان که در  تبلیغات انتخابات ۸۴ دیده شد، و همینطور در برخی جلسات انتخاباتی اخیر، ایشان خیلی مقیّد و معتقد به هزینه پایین و کم خرجی در تبلیغات و کارها نیستند. این مسئله طبیعتاً باعث می شود کسانی که منتقد چنین رویه ای هستند گرد او جمع نشوند. در نتیجه تیم وی، جمعی از کسانی خواهد بود که چنین خصوصیتی دارند. از این لحاظ یک آسیب خیلی جدی و خطرناک وجود دارد که همانند دولتهای قبلی، تدریجاً باعث شکل گیری یک حلقه بسته مدیریتی می شود.
+ بر اساس بند قبلی، احتمالاً سبک مدیریتی قالیباف خیلی شبیه به مدیریت هاشمی رفسنجانی خواهد بود.
+ یکی از دوستان منصف و اسلام شناس، تزهای فرهنگی قالیباف در شهرداری را نمی پسندید.
+ باید منتظر ارائه برنامه های عملیاتی قالیباف بود.

۲- حسن سبحانی:
+ فردی به شدت قانون مند و اخلاق گراست.
+ ضمن داشتن تخصص در زمینه اقتصاد، شاید کمتر کسی مانند او بر فضای اقتصادی کشور تسلط داشته باشد. به تعبیر خودش مدتهاست که در متن مسائل اقتصادی نفس می کشد. شاید هم بیش از هر شخص دیگری یادداشتها و پیشنهادهای تحلیلی در این زمینه ارائه کرده است.
+ نگاه کلان و سیستماتیک در حوزه اقتصاد دارد. مثلاً می گوید در برنامه های اقتتصادی ام یک کلمه از تورم یا اشتغال بحث نکردم چون این ها ریشه نیستند.
+ تبلیغات کم خرج وی هم از یکی از مزایای تقریباً منحصر به فردش است.
+ سابقه خیلی پر کار، نقش آفرین و موفقی در مجلس داشته است.
+ نسبتاً تک بعدی به نظر می رسد و گویا در سایر زمینه ها آنطور که باید نیست. من جمله بینش سیاسی قوی ای ندارد که در مصاحبه با تسنیم، این مسئله به خوبی احساس می شود.
+ در حوزه سیاست خارجی هم در مصاحبه هایش خیلی اهل مقاومت و تهاجم به نظر نمی آید. فی المثل در مورد مسائلی مثل مذاکره با آمریکا، آن را در اختیار رهبری و خارج از حیطه احتیارات رییس جمهور معرفی کرده است، گویی اگر دست رییس جمهور بود طور دیگری عمل می کرد.
+روی اقتصاد بدون ربا کار کرده است و خیلی دغدغه دارد.
+ در مجموع ایشان یک وزیر اقتصاد خیلی خوب می توانند باشند  اما در داشتن قدرت اداره سیاست و  فرهنگ و مدیریت کشور باید به دیده تردید به ایشان نگاه شود.

۳- کامران باقری لنکرانی
+ فردی متعهد و خوش نیت و دارای دغدغه ولایتمداری است.
+ سابقه اجرایی خیلی قوی و همینطور تحول خواه از او سراغ نداریم و خیلی هم سابقه تک بعدی داشته است.
+ تیم او همان تیم اول دولت نهم است و خودش نیز گفته است که ما ادامه سه تیر هستیم. دولت بر آمده از سوم تیر اگرچه که توانست گفتمان انقلاب اسلامی را احیا کند و اگر چه تیم متعهد و متدینی بودند اما برنامه دقیق و درستی نداشتند و نتوانستند عملکرد خوبی از خود به جا بگذارند. به این ترتیب روی کار آمدن آقای باقری لنکرانی به معنای تکرار هشت سال قبل و در جا زدن جمهوری سلامی خواهد بود. در این دوره اگر کشور بخواهد رو به جلو حرکت کند باید فردی با اعتقاد به گفتمان انقلاب و داشتن برنامه مدون دقیق روی کار بیاید.
+ باقری لنکرانی نامزد جبهه پایداری است و متأسفانه جبهه پایداری علی رغم اینکه عمدتاً از شخصیت های متعهدی تشکیل شده است ولی سابقه چندان موفقی در مناصب و مسئولیتهای قانون گذاری و اجرایی نداشته اند. خیلی هم  سیاست زده هستند و تمام هم و غمّشان دعوا و بد و بیراه گفتن به هاشمی و خاتمی و اصلاح طلبان و جریان انحرافی است.
+ سیاست خارجی تهاجمی و فعال، نقطه قوت باقری لنکرانی و جبهه پایداری است.

۴- سعید جلیلی:
+ به گفتمان انقلاب اسلامی، امام و رهبری اعتقاد بیشتری نسبت به اکثر کاندیداها دارد.
+ وجهه فرهنگی دارد و حتی گاهاً اظهار نظرهای فرهنگی داشته است.
+ احتمالاً از نظر سیاست خارجی بهترین گزینه در بین کاندیداها است.
+ اخلاقگرایی، ساده زیستی، مردمی بودن، تبلیغات کم خرج و مقید به قانون، و ولایتمداری از ویژگیهای مثبت ایشان است.
+ اهل پرهیز از حواشی است، فی المثل تعداد زیادی از سفرا را در دوران مسئولیت خود در بازرسی وزارت خارجه بدون سر و صدا برکنار کرده بود.
+ در مسئولیت های گذشته خود چه در وزارت خارجه و چه در شورای عالی امنیت ملی سابقه انقلابی و درخشان داشته است
+ اهل بحث در باره اقتصاد مقاومتی بوده است.
+ یکی از اشکالات احتمالی اش این است که خیلی دیر تصمیم به ورود به انتخابات گرفته است و ممکن است نتواند در این فاصله زمانی برنامه خود را تدوین کند. بنابراین حتماً باید از این نظر مطمئن شد.
+ با توجه به نزدیکی گفتمانی و فکری با علیرضا زاکانی و از طرفی چون احتمال رأی آوری بالاتری دارد احتمال دارد مشکل تیم و برنامه اش از طریق ائتلاف قابل حل باشد.
+ هر چند سابقه عملکردی خوبی داشته است اما سابقه اجرایی اش زیاد نبوده است.
+ استمرار حضور و دوام او در این دولت (که اخیراً به هیچ وجه تحمل نیروهای انقلابی را ندارد) قدری سوال بر انگیز است.
+ نگاه کلان دارد.
+ سخنرانی ها و گفتارهای موجود و در دسترس ایشان در  سالهای گذشته، نشان می دهد که از آسیب شناسی خوبی نسبت به ضعفهای جریانهای حزب اللهی و همینطور مدیریتهای ناکارآمد در مناصب اجرایی برخوردارند.

۵- علیرضا زاکانی:
+ خیلی شباهت به سعید جلیلی دارد ولی بر خلاف جلیلی تیم کاری دارد و قبلاً هم سابقه کار تشکیلاتی داشته است و به نظر می رسد برنامه های خود را نیز تندوین کرده است.
+ قدرت گفتمان سازی دارد (در بحث پیشرفت اسلامی، خیلی گفتمان سازی کرده و نسبتاً موفق هم بوده است)
+ تحلیل هایی که در مسائل کلان مثل یکشنبه سیاه مجلس، ارائه کرده بود بسیار به مواضع رهبری (که از نظر زمانی بعد از تحلیل های زاکانی اتخاذ شده اند) نزدیک و تقریباً انطباق کامل داشته است.
+ در دوران مدیریتش در بسیج دانشجویی، نتوانسته است آنگونه که باید موفق باشد.
+ سابقه اجرایی چندانی نداشته است.
 

۶- مهدی چمران:

+ هر چند می توانست از گزینه های خیلی خوب باشد، ولی گفته که در ورود به انتخابات تردید پیدا کرده است. برای همین در مورد وی بحثی نشد.


بحث های دیگر این جلسه:
یکی از مهمترین دغدغه های جمع این بود که وقتی همه ادعای ارائه برنامه دارند، از کجا بفهمیم کاندیدایی واقعاً برنامه دقیق و عملیاتی و جزئی (و نه کلی و شعارگونه) دارد. بعد از بحث، به چند معیار زیر رسیدیم:
۱- سابقه اجرایی فرد نشان دهد که وی با برنامه کار کرده است. از این منظر محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی موفق ترین افراد در کارهای قبلی خود بوده اند.
۲- تیم فکری و مخصوصاً اقتصادی او مشخص و از افراد توانمند با سابقه خوب باشند. فی المثل علیرضا زاکانی در تیم خود، الیاس نادران را دارد که باعث خوش بینی نسبی به برنامه اقتصادی او می شود.
۳- اهل وعده و وعید و شعارهای بی پشتوانه نباشد. مثلاً از همین الان وعده تک رقمی کردن تورم و بیکاری را ندهد.
۴- سابقه یا قدرت ارائه یک آسیب شناسی دقیق و ریشه ای از مشکلات کشور بالاخص در حوزه اقتصاد داشته باشد.

جمع بندی:
۱- طبیعتاً در هر صورت باید منتظر آینده بود ولی شرایط موجود نشان می دهد زاکانی و جلیلی، به شرط داشتن برنامه کاری مناسب، نسبت به سایر کاندیداها ارجحیت دارند و از آسیبی که در مدیریت قالیباف محتمل است به دورند. البته جلیلی شانس به مراتب بیشتری نسبت به زاکانی برای کسب آرای حداکثری دارد. طبیعتاً اگر زاکانی و جلیلی برنامه مناسب نداشتند حضورشان می تواند خطرناک باشد.
۲- قالیباف نمی تواند گزینه حداکثری مناسبی باشد اما ممکن است در صورتی که خطر روی کار آمدن امثال هاشمی وجود داشته باشد و در صورتی که رأی آور نبودن گزینه های موجود در یکی دو روز آخر اثبات شود، می تواند گزینه نهایی باشد.
۳- حسن سبحانی بهترین گزینه برای حل مشکلات اقتصادی کشور است اما تک بعدی بودن و نگاه سیاسی اش باعث می شود نتوان او را گزینه نهایی دانست.
۴- باقری لنکرانی هم گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نیست/.