به گزارش ماسالنیوز؛ زمستان ۱۴۰۲ زمانی که نام یاسراسلامدوست، نخستین بار به عنوان یکی از گزینه های نامزدی در انتخابات تالش بزرگ مطرح شد، یکی از ابهامات فعالین سیاسی منطقه گرایش سیاسی او بود.هر چند پدر او عسکراسلامدوست از گذشته، اصلاحطلبی مطرح بود و در سالهای اخیر نیز تصاویر همراهی او با حسن روحانی گرایش فکریش را به وضوح نشان میداد، اما نگاه دقیق فرزند او به مسایل سیاسی شفاف نبود. آیا او از پدر تندتر و آتشین تر بود؟ یا اساسا نسبت به گرایشات سیاسی کشور بی توجه؟ایام تبلیغات انتخاباتی زمان خوبی بود تا او حدااقل بالاشاره گرایش فکری سیاسی اش را علنی کند اما این اتفاق هم نیفتاد و او بی آنکه یک کلمه درباره دلبستگیهایش به جریانات و شخصیتهای سیاسی مطرح کشور سخن بگوید، مورد پسند مردم واقع شد.اما پس از پایان شمارش آرا و اعلام نتایج، اتفاقی افتاد که بیش از پیش اوضاع را شفاف کرد. یکی از خبرگزاری ها اسلامدوست را به عنوان یکی از اصلاح طلبان راه یافته به مجلس معرفی کرد.منتخب مردم تالش، رضوانشهر و ماسال امان نداد و فورا در تکذبیهای نوشت: ” من به عنوان کاندیدای «مستقل» وارد عرصه انتخابات شده و ضمن احترام اعلام می کنم به هیچ یک از احزاب و دسته بندیهای سیاسی وابستگی ندارم.”پاسخی که به مذاق بسیاری از سیاسیون منطقه خوش نیامد.
اما این پایان ماجرا نبود….
در هفته ای که گذشت اسلامدوست در نشستی مهم شرکت کرد که بیش از پیش رویکرد او را نسبت به مسایل سیاسی نشان می دهد.
او به همراه تعداد زیادی از منتخبان حوزه های انتخابیه دیگر در نشست شانا شرکت کرد. شانا یا همان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب یک جبهه ائتلافی اصولگراست که در انتخابات چندسال اخیر مهمترین لیست اصولگرایان از سوی آن با نام «ایران سربلند» منتشر شده است. در این نشست چهره های مطرح و سنتی اصولگرایان همچون غلامعلی حداد عادل، محمدباقر قالیباف و مرتضی آقاتهرانی سخنرانی کردند.اینگونه بود که اسلامدوست به یک باره در اصولگراترین جمع سیاسی ممکن، حاضر شد. جمعی که گفته می شود عزمشان برای ریاست مجدد قالیباف در مجلس جدید، جزم است. بنظر می رسد یاسر اسلامدوست با نگاه به تجربیات تلخ پدر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی، تصور میکند؛ “نباید خود را دچار دردسر کند، گرایشات احتمالی را باید در دل نگاه دارد و در عمل به اصولگرایان( که فعلا بخش عمدهی قدرت حاکمه هستند ) نزدیک شود چون موفقیت در وظایف نمایندگی از این مسیر کوتاه تر است. البته این صرفا یک برداشت از عمر سیاسی کوتاه اوست، که برای بررسی صحت آن در عمل باید منتظر نشست.
نظر شما چیست؟ این رویکرد صحیح است؟ برایمان بنویسید!